پارت۱۳
پارت۱۳
داستان:اولین روزی که باهاش آشنا شدم.
از اینجا موندیم:[کم مونده فیلم تموم بشه فک کنم دو هفته مونده و بعد از دو هفته مدیر همرو میبره سئول پارک ملی بوکان سان که خیلی معروفه و اگه توی گوگل بزنی میاره ولی قسمت آخر فیلم خیلی بده.😅]
۲ هفته بعد و قسمت آخر فیلم اولین روزی که باهاش آشنا شدم بود.
تو این قسمت باید آقای تهیونگ رو بغل کنم و بدتر از این بوسش کنم😐.
آخه چطوری😑😂!!!!!!!!!!!!
مدیر:ا/ت اینجوری باید تهیونگ رو بغل کنی عین عاشقا باشه😂👌🏻.
ا/ت:آخه من عاشق نشدم که بغل کردن عاشقا رو بلد باشم🙂.
مدیر خندید،ای خدا دارم راستشو میگم چرا اینا میخندن.خوشحالم امروز آخرین روزه.
راستش دیگه از آقای تهیونگ خجالت میکشم.
حمایت یادتون نره🥺🦋
داستان:اولین روزی که باهاش آشنا شدم.
از اینجا موندیم:[کم مونده فیلم تموم بشه فک کنم دو هفته مونده و بعد از دو هفته مدیر همرو میبره سئول پارک ملی بوکان سان که خیلی معروفه و اگه توی گوگل بزنی میاره ولی قسمت آخر فیلم خیلی بده.😅]
۲ هفته بعد و قسمت آخر فیلم اولین روزی که باهاش آشنا شدم بود.
تو این قسمت باید آقای تهیونگ رو بغل کنم و بدتر از این بوسش کنم😐.
آخه چطوری😑😂!!!!!!!!!!!!
مدیر:ا/ت اینجوری باید تهیونگ رو بغل کنی عین عاشقا باشه😂👌🏻.
ا/ت:آخه من عاشق نشدم که بغل کردن عاشقا رو بلد باشم🙂.
مدیر خندید،ای خدا دارم راستشو میگم چرا اینا میخندن.خوشحالم امروز آخرین روزه.
راستش دیگه از آقای تهیونگ خجالت میکشم.
حمایت یادتون نره🥺🦋
۲۳.۱k
۲۳ دی ۱۴۰۱