پارتدوم

#پارت_دوم . 🙃
کنار جیمین نشستی و باهاش در مورد روزی که داشت حرف زدی. بقیه هم مشغول دیدن تلوزیون و چرخیدن توی سوشال مدیاشون بودن.
اما وقتی دیدی کوک خیلی موزیانه از جاش بلند شد و سمت اشپز خونه رفت و به تهیونگ پیوست، چشمهات رو ریز کردی و روشون زوم شدی.
تهیونگ ازت خواسته بود امشب رو آشپزی نکنی و خودش کارها رو انجام بده. تو هم از خدا خواسته قبول کردی. هر چند دلیل با ذوق به اینجا اومدن اعضا ، بیشتر دستپخت خاص تو بود.
دیدگاه ها (۰)

#پارت_سوم توی آشپز خونه در حال اضافه کردن ادویه به غذاش بود ...

#پارت_چهارم 🙃 پاتون میدیدید به حالی که دقیقا مثل الان داشت غ...

#پارت_یکتهیونگاز خواب بیدار شدی و طبق عادت همیشگیت بدون باز ...

چون یه در خواست بود که گفتن اینو پستش کن منم پستش کردم

"𝙼𝙰𝙵𝙸𝙰 𝚆𝙰𝙸𝙵""𝙿𝙰𝚁𝚃_𝟷𝟶"با ذوق گفتم : ــــ اینجا بی نظیره ته آر...

𝑭𝒓𝒐𝒎 𝒎𝒚 𝒉𝒆𝒂𝒓𝒕 :: part¹⁵" ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط