ادامه ی پارت
ادامه ی پارت ¹¹......
کای: برو یه آبی به دست و صورتت بزن بریم ...
ات: کجا ؟
کای: تو بیا میفهمی!
ات: خب بگو کجا ،
کای: بابا گفتم میفهمی دیگه ...
پسره ی ...هیششش رفتم یه آبی به دست و صورتم زدم و رفتم یه لقمه یه چی برداشتم خوردم که هیون جلوم سبز شد ....
هیون: اون کیه جلو در ؟ ....دوست پسرته؟
ات: برو بابا دوست پسر خره کیه ...فقط یه چی هیون ، جونگی اومد بهش بگو یه جا کار داشتم زود بر میگردم....
هیون: باش ...
ات: ممنون....
راه افتادم و رفتم سمت در ......
ادامه دارد......
کای: برو یه آبی به دست و صورتت بزن بریم ...
ات: کجا ؟
کای: تو بیا میفهمی!
ات: خب بگو کجا ،
کای: بابا گفتم میفهمی دیگه ...
پسره ی ...هیششش رفتم یه آبی به دست و صورتم زدم و رفتم یه لقمه یه چی برداشتم خوردم که هیون جلوم سبز شد ....
هیون: اون کیه جلو در ؟ ....دوست پسرته؟
ات: برو بابا دوست پسر خره کیه ...فقط یه چی هیون ، جونگی اومد بهش بگو یه جا کار داشتم زود بر میگردم....
هیون: باش ...
ات: ممنون....
راه افتادم و رفتم سمت در ......
ادامه دارد......
- ۱۶.۷k
- ۰۷ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط