وقتی ریست تبدیل به ددیت میشه

←وقتی ریست تبدیل به د.دیت میشه→
part:⁵
....برگشتم پشت سرم رو نگاه کردم کسی نبود این بیشتر منو میترسوند دوباره به راهم ادامه دادم باز هم صدای پا می‌شنید رفتم توی ی کوچه و قدم هامو تند تر کردم ولی.....
باز هم صدای پا می‌شنید رفتم توی ی کوچه و قدم هامو تند تر کردم ولی وقتی داشتم میرفتم چند نفر جلوم وایستاده بودن با چاقو دیگه جلو نرفتم سر جام وایستادم که چیزی به سرم خورد باعث شد چشمام کم کم بسته شه ولی وقتی داشتم می‌افتادم
ی نفر اومد سمتم و صدام کرد ات...ات
ویو ات
نمیدونم چقدر طول کشید که بیدار شم ولی وقتی که بیدار شدم سرم خیلی درد می‌کرد به اطرافم نگاه کردم توی ی اتاق بودم که ی نفر کنارم نشسته بود
+ حالتون خوبه
ات: خوبم ولی سرم درد می‌کنه
+ الان آقا رو صدا میکنم میگم که بهوش اومدین
ات: آقا... من کجام چرا چیزی یادم نمیاد آخ سرم
وقتی که در باز شد نگاه کردم اون رئیس بود یعنی چی شده
جونگکوک: کوچولو بهوش اومدی
ات: رئیس من اینجا چیکار میکنم اصلا دیشب چی شد چرا چیزی یادم نمیاد
جونگکوک: چقدر حرف میزنی
ویو ات
دیدم نزدیکم شد روی تخت نشست و دستشو روی سرم گذاشت بعد شروع کرد به نوازش کردن
ات: راست میگین زیاد حرف میزنم
جونگکوک: چرا ناراحت میشی دیشب ی نفر با چوب زد به سرت به خاطر همینه که چیزی یادت نمياد
ات: کی با چوب زد توی سرم
جونگکوک: دیگه اونو من نمیدونم
ات: نکنه کار.....
جونگکوک: کار کیه؟
ات: نه نه امکان نداره کار اون باشه
من الان کجام
جونگکوک: تو الان خونه منی
ات: چطوری....
جونگکوک: من آوردمت اگه سوالات تموم شد یکم استراحت کن که حالت خوب شه
ات: رئیس میخوام اسمتون رو بدونم اگه اشکالی نداره
جونگکوک: وقتی تنها بودیم میتونی جونگکوک صدام کنی من دیگه میرم
بعد از اتاق رفت منو با کلی سوال تنها گذاشت

#فیک #جونگکوک #رمان #بی_تی_اس
دیدگاه ها (۱۰)

وقتی رئیست تبدیل به د.دیت میشه part_6وقتی ات رفت توی کوچه چن...

وقتی رئیست تبدیل به دد..یت میشه part_7«پارت قبل>جونگکوک: وقت...

وقتی رئیست تبدیل به د..دیت میشه part_4منو به دیوار چسبوند دس...

وقتی رئیست تبدیل به د..دیت میشه part_3که صدای باز شدن آب حمو...

چندپارتی☆p.4جمعه صبح ساعت۳۰ :۹ دقیقه ات: دیشب اینقدر گریه کر...

𝐌𝐲 𝐛𝐫𝐨𝐭𝐡𝐞𝐫'𝐬 𝐟𝐫𝐢𝐞𝐧𝐝_𝐏𝐚𝐫𝐭⁴ می خوام وقتی رفتیم خونه ازش تشکر ک...

خون آشام عزیز (79)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط