ادامه پارت قبل😊💙👉
ادامه پارت قبل😊💙👉
#نرگس
حوصلم سر رفته بود همه با هم حرف میزدن ولی هیچی از حرفاشون سر درنمیوردم مسعود نگاهی به جمع انداخت و چشش بهم ثابت موند:موشه کجا رفت بهم بگو برم زبونتو ازش پس بگیرم نیم نگاهی بهش کردم:بابا بانمک موشه داره دنبال زبون تو میگرده از بس نمک داره زبون ما بینمکه بخاطر همین بازش نمیکنم مسعود بی مزه ای نثارمکرد و به کفشام نگاه کرد:نیوفتی با این کفشا من موندم چطور با این نردهبونا راه میرین نگاه عاقل اندر سفیهانه ای بهش کردم:نمیدونمکوری یا نشکل دید داری عزیز من اینا کتونیه کتونیی مسعود که ضایعه شده بود:چیزه میدونستم خواستم بیینم درصد فهمیتت چقده😁چشم نازکی بهش رفتم:ارهه جون عمت😒مسعود نیشش تا ته باز شد:خوشبختانه عمه ندارم وگرنه الان معلوم نیس جه بلایی سرش اومده از بس که امیر اونو مورد عنایت قرار خندیدم با لحنی که رگه های خنده توش موم میزد گفتم:والا من اگه عمت بودم از همون لحظه ایی که بدنیا میومدی خودکشی میکردم😂😂😂مسعود هم زد زیر خنده سنیگینی نگاه کسی رو خودم حس کردم که سرمو بردم بالا دیدم امیر با اخمای توهم نگاهم میکرد...
ادامه داره😊💙
#نرگس
حوصلم سر رفته بود همه با هم حرف میزدن ولی هیچی از حرفاشون سر درنمیوردم مسعود نگاهی به جمع انداخت و چشش بهم ثابت موند:موشه کجا رفت بهم بگو برم زبونتو ازش پس بگیرم نیم نگاهی بهش کردم:بابا بانمک موشه داره دنبال زبون تو میگرده از بس نمک داره زبون ما بینمکه بخاطر همین بازش نمیکنم مسعود بی مزه ای نثارمکرد و به کفشام نگاه کرد:نیوفتی با این کفشا من موندم چطور با این نردهبونا راه میرین نگاه عاقل اندر سفیهانه ای بهش کردم:نمیدونمکوری یا نشکل دید داری عزیز من اینا کتونیه کتونیی مسعود که ضایعه شده بود:چیزه میدونستم خواستم بیینم درصد فهمیتت چقده😁چشم نازکی بهش رفتم:ارهه جون عمت😒مسعود نیشش تا ته باز شد:خوشبختانه عمه ندارم وگرنه الان معلوم نیس جه بلایی سرش اومده از بس که امیر اونو مورد عنایت قرار خندیدم با لحنی که رگه های خنده توش موم میزد گفتم:والا من اگه عمت بودم از همون لحظه ایی که بدنیا میومدی خودکشی میکردم😂😂😂مسعود هم زد زیر خنده سنیگینی نگاه کسی رو خودم حس کردم که سرمو بردم بالا دیدم امیر با اخمای توهم نگاهم میکرد...
ادامه داره😊💙
۱.۲k
۲۲ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.