وقتی خوابه و تو ساعت ۳ نصف شب میری بار بدون اجازه (درخواس
وقتی خوابه و تو ساعت ۳ نصف شب میری بار بدون اجازه (درخواستی🥲)
نامجون:بیب تقاص پس میدی و....🤲🏻📿
جین: که بدون اجازه من میری بار هاااا (و بعدش به چوخ سگ میری😔🔪)
یونگی:بچه خوابه ولی وقتی صبح میشه میفهمه و زندت نمیزاره🥲
جیهوپ: یه جوری نگات میکنه که خودت میری رو تخت🥲📿
جیمین: (وقتی بر میگردی با صورت بسیار بسیار عصبانی جیمین مواجه میشی🗿)
الان یه کاری میکنم که دیگه فکر همچین گوه خوردنی هم به سرت نزنه و...🤲🏻🕋
تهیونگ:(درحال بچه ساختن هسنتد مزاحم نشوید🥲)
کوک:اوه اوه بیبی ددی بد جوری عصبانیه (ات خدا رحمتت کنه📿🗿)
#سناریو
نامجون:بیب تقاص پس میدی و....🤲🏻📿
جین: که بدون اجازه من میری بار هاااا (و بعدش به چوخ سگ میری😔🔪)
یونگی:بچه خوابه ولی وقتی صبح میشه میفهمه و زندت نمیزاره🥲
جیهوپ: یه جوری نگات میکنه که خودت میری رو تخت🥲📿
جیمین: (وقتی بر میگردی با صورت بسیار بسیار عصبانی جیمین مواجه میشی🗿)
الان یه کاری میکنم که دیگه فکر همچین گوه خوردنی هم به سرت نزنه و...🤲🏻🕋
تهیونگ:(درحال بچه ساختن هسنتد مزاحم نشوید🥲)
کوک:اوه اوه بیبی ددی بد جوری عصبانیه (ات خدا رحمتت کنه📿🗿)
#سناریو
۷.۶k
۱۹ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.