اغوش استاد🌙
#اغوش_استاد🌙
#پارت_98
میخواست باز خیسم کنه که سریع فهمیدم ودستش وگرفتم وکشیدمش سمت خودم ودستاش وگذاشت روقفسه سینم ودستم دور کمرش حلقه کردم که بابهت بهم نگاه کردواروم گفتم:
_فکرشم نکن
لبخندی زد که چشمام بین چشماش ولباش در گردش بود سرم واروم جلو بردم ولبام رو لباش گذاشتم واروم بوسیدمش به چشمای بستش نگاه کردم وچشمام وبستم ودستام ومحکم تر دور کمرش حلقه کردم وبا ولع بوسیدمش؛
دستاش ودور گردنم حلقه کرد وهمراهیم کرد با بهت چشمام وباز کردم وبه چشمای بستش نگاه کردم وبه خودم اومدم وباشدت بیشتری لباش وبوسیدم بعداز چنددقیقه ازهم فاصله گرفتیم وپیشونیم وبه پیشونیش تیکه دادم وبانفس نفس گفتم:
_توچی داری که نمیتونم ازت بگذرم
خندید وبانفس نفس گفت:
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -#اغوش_استاد🌙
#پارت_99
_خیلی عوضی هستی
منم خندیدم لباش ودوباره به کام گرفتم وبازم همراهیم کرد دستام ودور طرف کمرش وگذاشتم وبلندش کردم ورفتم سمت میز وگذاشمتش رومیز وبی وقف داشتیم هم ومیبوسیدیم باصدای زنگ در از هم فاصله گرفتیم و اروم گفت:
_در میزنن
_مهم نیست...عمرا ازت بگذرم
ازم فاصله گرفت واز رومیز پایین اومد وگفت:
_بچه پرو
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
- - - -
#اغوش_استاد🌙
#پارت_99
_خیلی عوضی هستی
منم خندیدم لباش ودوباره به کام گرفتم وبازم همراهیم کرد دستام ودور طرف کمرش وگذاشتم وبلندش کردم ورفتم سمت میز وگذاشمتش رومیز وبی وقف داشتیم هم ومیبوسیدیم باصدای زنگ در از هم فاصله گرفتیم و اروم گفت:
_در میزنن
_مهم نیست...عمرا ازت بگذرم
ازم فاصله گرفت واز رومیز پایین اومد وگفت:
_بچه پرو
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
#پارت_98
میخواست باز خیسم کنه که سریع فهمیدم ودستش وگرفتم وکشیدمش سمت خودم ودستاش وگذاشت روقفسه سینم ودستم دور کمرش حلقه کردم که بابهت بهم نگاه کردواروم گفتم:
_فکرشم نکن
لبخندی زد که چشمام بین چشماش ولباش در گردش بود سرم واروم جلو بردم ولبام رو لباش گذاشتم واروم بوسیدمش به چشمای بستش نگاه کردم وچشمام وبستم ودستام ومحکم تر دور کمرش حلقه کردم وبا ولع بوسیدمش؛
دستاش ودور گردنم حلقه کرد وهمراهیم کرد با بهت چشمام وباز کردم وبه چشمای بستش نگاه کردم وبه خودم اومدم وباشدت بیشتری لباش وبوسیدم بعداز چنددقیقه ازهم فاصله گرفتیم وپیشونیم وبه پیشونیش تیکه دادم وبانفس نفس گفتم:
_توچی داری که نمیتونم ازت بگذرم
خندید وبانفس نفس گفت:
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -#اغوش_استاد🌙
#پارت_99
_خیلی عوضی هستی
منم خندیدم لباش ودوباره به کام گرفتم وبازم همراهیم کرد دستام ودور طرف کمرش وگذاشتم وبلندش کردم ورفتم سمت میز وگذاشمتش رومیز وبی وقف داشتیم هم ومیبوسیدیم باصدای زنگ در از هم فاصله گرفتیم و اروم گفت:
_در میزنن
_مهم نیست...عمرا ازت بگذرم
ازم فاصله گرفت واز رومیز پایین اومد وگفت:
_بچه پرو
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
- - - -
#اغوش_استاد🌙
#پارت_99
_خیلی عوضی هستی
منم خندیدم لباش ودوباره به کام گرفتم وبازم همراهیم کرد دستام ودور طرف کمرش وگذاشتم وبلندش کردم ورفتم سمت میز وگذاشمتش رومیز وبی وقف داشتیم هم ومیبوسیدیم باصدای زنگ در از هم فاصله گرفتیم و اروم گفت:
_در میزنن
_مهم نیست...عمرا ازت بگذرم
ازم فاصله گرفت واز رومیز پایین اومد وگفت:
_بچه پرو
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
۱.۶k
۲۸ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.