Part=10
ددی فاکر وحشی
.
ویو سوهی
متوجه کیس مارکای بدنم شدم و دیروزو یادم اومد ک با یاد دیروز گریم گرفت و گریه کردم
+هققق هق هققققق
جیهان:چته چ مرگته ؟
+ چی .. چه مرگمه مگه یادت نمیاد دیشب چیکار کردی تو باکرگیمو ازم گرفتی
جیهان :تقصیر خودت بود ب حرفم گوش میدادی اینکارو نمیکردی منم باهات کاری نداشتم
سوهی من فقط چون دوست دارم حرص خوردم پس چرا رفتی با اون پسره
ویو سوهی
تو چون منو دوس اینکارو کردی ولی ب من فکر نکردی ک ایا چه احساسی بهت دارم یا چرا اینکارو کردم من میخواستم حرصت بدم چون روت غیرتی شدم وقتی داشتی با دخترا لاس میزدی من دوست دارم جیهان چرا نمیفهمی ولی تو هیچوقت فرصتی واسه اعتراف نذاشتی برام .... همه رو با داد میگفتم ک متوجه شدم چ خاکی رو سرم ریختم یاااااااا سوهی تو چی میگی دختر مگ دیونه شدی
جیهان :(خر ذوق شد ) ن عشقم تو دیونه نشدی خیلی ازت ممنونم ک اعتراف کردی
منم علکی داشتم باهاشون لاس میزدم چون میخواستم حرصتو در بیارم ......
+خب حالا یعنی چی
جیهان: یعنی اینکه تو منو دوس داری واین بهترین چیزی بود ک تا الان شنیدم سوهی من بهت قول میدم ک خوشحالت کنم از تخت بلند شدم رفتم شونه ی لخت سوهی رو بوسیدم خودم موهاشو سشوار کشیدم
.....
سوهی رفت لباس پوشید و اماده شد با هم رفتیم پایین ک فیلم ببینیم
جیهان:خب عشقم حالا بگو با چه ژانری میخوای
+ترسناک
جیهان:خ..خ..خب باشه
+یا چته چرا اینجوری حرف میزنی نکنه ترسیدی
جیهان:ن .چی؟ من؟ اصن هم اینطور نیس
فیلم شروع شد
همه چراغا رو خاموش کردن پاپ کورن و خوراکی پیششون گذاشتن و شروع کردن ب فیلم دیدن تا فیلم ب ی صحنه ی ترسناک رسید
جیهان پرید بغل سوهی
+یاااا چته ترسیدی ؟
جیهان : مگ تو صحنه رو ندیدی هرکی باشه هم میترسه
+ولی من نترسیدم
خنده ... اصن باور نمیکنم ک رییس باند مافیا از ی فیلم ترسناک اینطوری بترسه
جیهان:تو منو مسخره میکنی هان ... تنبیه میخوای پس
+ن ..ن ن ن اصن هم نمیخوام مسخره هم نمیکنم
جیهان:(خنده ریز ) اصن باور نمیکنم تویی ک از فیلم ترسناک نترسیدی از من بترسی
هر دوتاشون با هم خندیدن
و این روز هم ب خوشی و خوبی گذشت
حمایت کنید لایک و فالو یادتون نره
.
ویو سوهی
متوجه کیس مارکای بدنم شدم و دیروزو یادم اومد ک با یاد دیروز گریم گرفت و گریه کردم
+هققق هق هققققق
جیهان:چته چ مرگته ؟
+ چی .. چه مرگمه مگه یادت نمیاد دیشب چیکار کردی تو باکرگیمو ازم گرفتی
جیهان :تقصیر خودت بود ب حرفم گوش میدادی اینکارو نمیکردی منم باهات کاری نداشتم
سوهی من فقط چون دوست دارم حرص خوردم پس چرا رفتی با اون پسره
ویو سوهی
تو چون منو دوس اینکارو کردی ولی ب من فکر نکردی ک ایا چه احساسی بهت دارم یا چرا اینکارو کردم من میخواستم حرصت بدم چون روت غیرتی شدم وقتی داشتی با دخترا لاس میزدی من دوست دارم جیهان چرا نمیفهمی ولی تو هیچوقت فرصتی واسه اعتراف نذاشتی برام .... همه رو با داد میگفتم ک متوجه شدم چ خاکی رو سرم ریختم یاااااااا سوهی تو چی میگی دختر مگ دیونه شدی
جیهان :(خر ذوق شد ) ن عشقم تو دیونه نشدی خیلی ازت ممنونم ک اعتراف کردی
منم علکی داشتم باهاشون لاس میزدم چون میخواستم حرصتو در بیارم ......
+خب حالا یعنی چی
جیهان: یعنی اینکه تو منو دوس داری واین بهترین چیزی بود ک تا الان شنیدم سوهی من بهت قول میدم ک خوشحالت کنم از تخت بلند شدم رفتم شونه ی لخت سوهی رو بوسیدم خودم موهاشو سشوار کشیدم
.....
سوهی رفت لباس پوشید و اماده شد با هم رفتیم پایین ک فیلم ببینیم
جیهان:خب عشقم حالا بگو با چه ژانری میخوای
+ترسناک
جیهان:خ..خ..خب باشه
+یا چته چرا اینجوری حرف میزنی نکنه ترسیدی
جیهان:ن .چی؟ من؟ اصن هم اینطور نیس
فیلم شروع شد
همه چراغا رو خاموش کردن پاپ کورن و خوراکی پیششون گذاشتن و شروع کردن ب فیلم دیدن تا فیلم ب ی صحنه ی ترسناک رسید
جیهان پرید بغل سوهی
+یاااا چته ترسیدی ؟
جیهان : مگ تو صحنه رو ندیدی هرکی باشه هم میترسه
+ولی من نترسیدم
خنده ... اصن باور نمیکنم ک رییس باند مافیا از ی فیلم ترسناک اینطوری بترسه
جیهان:تو منو مسخره میکنی هان ... تنبیه میخوای پس
+ن ..ن ن ن اصن هم نمیخوام مسخره هم نمیکنم
جیهان:(خنده ریز ) اصن باور نمیکنم تویی ک از فیلم ترسناک نترسیدی از من بترسی
هر دوتاشون با هم خندیدن
و این روز هم ب خوشی و خوبی گذشت
حمایت کنید لایک و فالو یادتون نره
۶.۷k
۰۲ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.