پسر عموی جذابم ♡p ۸
سلام من برگشتم عشقاااممممم😊داریم به ۴۰۰ تاییمون نزدیک میشیم قراره که اسم اندوه داشته باشیم کسایی که دارید فالو میکنید میشه و اسم فندوممون برای بی تی اس ارمی هست و اسم فندوم پیجم قراره بشه جیناس شما الان جیناس های منید 😝😍عررر خیلی خوشحالم جیناس ها داریم یه خوانواده ی ۴۰۰ نفره تشکیل میدیم
بریم سراغ فیک 😊
[روز عروسی_تالار]
ویو ا.ت☆(اگه اشتباه نکنم این بود علامتش؟!)
خیلی استرس دارم نمیدونم چرا بابام اومد دستم رو گرفت منو به جایگاه برد و عاقد ختبه رو خوند بعد گفت که میتونید همو ببوسید کوک کمرم رو گرفت و منو به خودش نزدیک کرد و بوسیدم منم سرش رو گرفتم وقتی از هم جدا شدیم برامون دست میزدن و چشمم به تهیونگ خورد که داشت دستش رو میکوبوند روی میز و یه دفعه ای سرش رو بین دستاش گرفت و رفتم سمتش کوک با تعجب نگام میکرد مهمونا ساکت بودن و پوکر فیس 😐داشتن به من نگاه میکردن رفتم سمت تهیونگ سرش رو اوردم بالا توی چشماش نگاه کردم که بهم نگاه کرد بغلش کردم اونم متقابلا بغلم کرد واقعا بغلش حس امنیت میداد
ا.ت:ببخشید تهیونگ مجبور بودم
تهیونگ:همه دارن نگامون میکنن بهتر نیست ولم کنی
ا.ت:نه جام راحته
کوک:ا.ت داری چه غلطی میکنی
ا.ت سریع از تهیونگ جدا شد و کوک دستش رو گرفت و کشید پشت خودش
کوک:دیگه اینوارا پیدات نشه نمیخوام با زنم ببینمت ا.ت باید تنبیهت کنم
ا.ت:ولم کن کوک دستم درد گرفت(با بغض)
ا.ت هر چقدر تکون میخورد کوک دستش رو سفت تر میکرد
ا.ت:کوک.....هق....دستم ....هق... درد... هق... گرفت.... هق....ولم...هق.....کن(باگریه)
کوک:ا.ت تاک چو(خفه شو به کره ای)
تهیونگ:بهتره ولش کنی
کوک:اون وقت اگه نکنم چی
تهیونگ:بد میبینی
کوک:(نیشخند) جیجاو(واقعا با کره ای)
ادامه دارد......
اسکی ممنون❌
#جیناس_های_منید
بریم سراغ فیک 😊
[روز عروسی_تالار]
ویو ا.ت☆(اگه اشتباه نکنم این بود علامتش؟!)
خیلی استرس دارم نمیدونم چرا بابام اومد دستم رو گرفت منو به جایگاه برد و عاقد ختبه رو خوند بعد گفت که میتونید همو ببوسید کوک کمرم رو گرفت و منو به خودش نزدیک کرد و بوسیدم منم سرش رو گرفتم وقتی از هم جدا شدیم برامون دست میزدن و چشمم به تهیونگ خورد که داشت دستش رو میکوبوند روی میز و یه دفعه ای سرش رو بین دستاش گرفت و رفتم سمتش کوک با تعجب نگام میکرد مهمونا ساکت بودن و پوکر فیس 😐داشتن به من نگاه میکردن رفتم سمت تهیونگ سرش رو اوردم بالا توی چشماش نگاه کردم که بهم نگاه کرد بغلش کردم اونم متقابلا بغلم کرد واقعا بغلش حس امنیت میداد
ا.ت:ببخشید تهیونگ مجبور بودم
تهیونگ:همه دارن نگامون میکنن بهتر نیست ولم کنی
ا.ت:نه جام راحته
کوک:ا.ت داری چه غلطی میکنی
ا.ت سریع از تهیونگ جدا شد و کوک دستش رو گرفت و کشید پشت خودش
کوک:دیگه اینوارا پیدات نشه نمیخوام با زنم ببینمت ا.ت باید تنبیهت کنم
ا.ت:ولم کن کوک دستم درد گرفت(با بغض)
ا.ت هر چقدر تکون میخورد کوک دستش رو سفت تر میکرد
ا.ت:کوک.....هق....دستم ....هق... درد... هق... گرفت.... هق....ولم...هق.....کن(باگریه)
کوک:ا.ت تاک چو(خفه شو به کره ای)
تهیونگ:بهتره ولش کنی
کوک:اون وقت اگه نکنم چی
تهیونگ:بد میبینی
کوک:(نیشخند) جیجاو(واقعا با کره ای)
ادامه دارد......
اسکی ممنون❌
#جیناس_های_منید
۱۵.۷k
۱۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.