شعلههایعشق

#شعله_های_عشق
#part_3
" ساعت ۶ بعد از ظهر "

بیدار شدم ... هنوز هیشکی بهم سر نزده یعنی؟ لابد نبم ساعت خواب بودم رفتم به ساعت نگاه کنم جیغ خفیفی کشیدم، ساعت ۶ بود! خیلی خوابیده بودم! یهو همه ریختن تو اتاق لابد بخاطره جیغم بوده! همه به جز کلارا و دخترا و مادرشون یهو همه با هم گفتن

:چیشده؟

- هیچی

زن عمو هایده گفت

: چیشده دختر؟ زهره ترکمون کردی!

- هیچی فقط زیاد خوابیدم!

زن عمو خندید و گفت

: بابا فکر کردیم چیشده

و رفت پایین منم پشت سرشون رفتم و در اخر رفتم تو حیاط کنار فواره کفشامو درآوردم و پامو کردم توش یکم که گذشت پامو درآوردم هوس کردم برم استخر من از بچگی خیلی حرفه ای شنا تمرین کرده بودم کفشمو پوشیدم و از باغ سریع رفتم سمته اتاقم وسال لازم عبارت از عینک ، مایو و کلاه مخصوص برداشتم خداروشکر کسی نبود بهم گیر بده حداقل فعلا، همه دور هم جمع بودن به جز داداشی جین رفتم لباسمو تو رختکن گذاشتم و مایو و وسایل پوشیدم و دوییدم شیرجه زدم تو استخر بعد روی آب خوابیدم و گفتم

- هوووووو

استخر بزرگ بود به اولاش نگاه کردم یهو چهره ی داداشی جین رو دیدم با خودم زمزمه کردم

- اه نمیتونیم یبارم خلوت کنیما

من پام نمیرسید زمین پس حالت غورباقه ای رفتم سمتش و خیلی سریع رسیدم بهش و لب زدم

- سلام، شما اینجا چیکار میکنین؟

با چهره ی عصبانی گفت

+ تو اینجا چیکار میکنی؟

- آم من اومد یکم شنا کنم

+ نمیگی غرق بشی یا مثلا یکی مثل ادوارد اینجا باشه؟

- همه دقت کردم به جز شما توی حال بودن!

+ اگه غرق بشی؟

- من چندین سال حرفه ای کار کردم! غیر ممکنه غرق بشم مدرک دارم

عصبانی خندید گفت

+ از این به بعد هرکاری خواستی بکنی بهم بگو!

- اه باشه! اگه راحت نیستین من برم

+ نه بمون خوشم نمیاد وقتی نیستم بیای اینجا و شنا کنی!

- باشه ، مسابقه بدیم؟

+ باشه

هردومون رفتیم بالای استخر وایسادیم و شمرد

+ یک دو سه

- بعد پریدیم و تند تند پا زدم تا دستم خورد به لبه استخد بعد پا زدم و سریع برگشتم اصن حواسم بهش نبود سریع خودمو رسوندم به اون یکی لب استخر وایسادم و نگاه کردم دیدم هنوز اون وسطاس صدام پخش شد

- اولللل

بعد انگاری صدامو شنیده بود نگاهم کرد

+ خیلی تندی! تا حالا کسی نبرده بودتم

خندیدم و گفتم

- همینه غرق نمیشم

+ میدونستی پس فردا میرم ؟

- کجا؟

+ ۷ سال میرم برای ادامه تحصیل آمریکا

- اینجا مگه دانشگاه کم داره؟

+ نه ولی آمریکا خیلی بهتر از کانادا ست
دیدگاه ها (۰)

#شعله‌_های_عشق#part_4- چند وقته داری اینجا شنا میکنی داداشی؟...

#شعله_های_عشق#part_4#ادامه‌پارتچند نوع پاستا آوردن من که خیل...

یه مادر قشنگی با اینکه پیجم بستس اومده یکی از پستمو گزارش کر...

# شعله_های_عشق#part_2چند بار درستش کردم تا رفت و ماله من زود...

خون‌آشام جذاب من(P:5)

اسلاید اول و دوم و سوم استایل و مدل مو و عکس اسوری هاش و لبا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط