پارت ¹⁰
پارت ¹⁰
...
لیام:/
یعنی واقعا من باید اون کار و میکردم؟؟
چرا اصلا به حرفشون گوش دادم؟؟
منی که زورم همیشه به همه میرسید الان بازیچه ی سری دیگه شدم؟ پس ایندم این وسط چی میشه؟
شاید تا اخر عمرم توی زندان بپوسم، شایدم همین دو روز دیگه اعدام بشم
اخه چرا؟ من که کسی رو نکشتم . ولی اگه دختره بمیره چی؟؟
...
رز:تو خونه با جین نشسته بودیم که گوشیم زنگ خورد..
جین:کیه؟
رز:م..مامان میا
جین:جواب بده ببینم
رز جواب داد:
بله؟
م.م:الو؟
رز:سلام خوبین؟
م.م:د..دخترم*گریه*
رز:چی شده؟
م.م:دخترم داره میمیره
رز:ا..الان میایماونجا
..رز هول هولکی قط کرد
جین:چیشده؟
رز:میا اصلا خالش خوب نیست
جین:واییییی چیکار کنیم؟
رز:بلند شو بریم بیمارستان
..
رز و جین سریع حاضر شدن و به سمت بیمارستان حرکت کردن
...
رز:چیشده؟
م.م:ا..اون تو سرش لَخته خون جمع شده
رز:وای ..
جین رفت پیش پدر میا که داشت واسه دخترش اشک میریخت:
اقا لطفا اروم باشید
پ.م:چطوری ها؟بگو دیگه چطوری اروم باشم؟دخترم اونجا داره جون میده اونوقت من اینجا اروم باشم؟؟
جین چیزی برای گفتن نداشت
...
رز:مامان میا شما برین ما اینجا هستیم
م.م:نمیخوام من باید پیش دخترم بمونم
ولی شما هم خسته اید لطفا به حرفم گوش بدین
جین:راست میگه ما مراقبیم شما برین ی استراحتی بکنین بعد خواستین بیاین
مامان بابای میا به زور راضی شدن که برن
..
رز:میبینی چه بلایی سرمون اومد؟*بغض*
جین:عزیزم ارون باش حالت بد میشه ها، مطمئنم دختره به هوش میاد
رز:امیدوارم
...
لیام:دیگه از این زندگی خسته شده بودم ، گفتم کار خودمو ی سره بکنم ،ولی ..ولی من جرعتشو ندارم ، هع من حتی نمیتونم خودمو بکشم بعد اینا فک میکنن من قاتلم
خواستم برم دستشویی که دو تا غول تشن جلوم سبز شدن:
هوییییی پسره
لیام: ...
مرده:با توئمااا
لیام:امررر
مرده:درست حرف بزن ببینم
لیام:نزنم چی میشه؟
مرده عصبی شد و به دوستش گفت:بگیرش
لیام:هوییییی ولم کن عوضی ، کمکککک
مرده:تلاش نکن کسی نمیشنوه*ی چاقو از جیبش دراورد و گذاشت رو شونه لیام و ی خطی انداخت روش
لیام:اخخخخخ عوضی ******** چیکار میکنی؟
مرده:ببین بهت چی میگم
...
اینم بخاطر معذرت خواهی😔
واقعا ببخشید حواسم سر جاش نبود و پارتارو اشتباهی اپ کردم🥺
...
لیام:/
یعنی واقعا من باید اون کار و میکردم؟؟
چرا اصلا به حرفشون گوش دادم؟؟
منی که زورم همیشه به همه میرسید الان بازیچه ی سری دیگه شدم؟ پس ایندم این وسط چی میشه؟
شاید تا اخر عمرم توی زندان بپوسم، شایدم همین دو روز دیگه اعدام بشم
اخه چرا؟ من که کسی رو نکشتم . ولی اگه دختره بمیره چی؟؟
...
رز:تو خونه با جین نشسته بودیم که گوشیم زنگ خورد..
جین:کیه؟
رز:م..مامان میا
جین:جواب بده ببینم
رز جواب داد:
بله؟
م.م:الو؟
رز:سلام خوبین؟
م.م:د..دخترم*گریه*
رز:چی شده؟
م.م:دخترم داره میمیره
رز:ا..الان میایماونجا
..رز هول هولکی قط کرد
جین:چیشده؟
رز:میا اصلا خالش خوب نیست
جین:واییییی چیکار کنیم؟
رز:بلند شو بریم بیمارستان
..
رز و جین سریع حاضر شدن و به سمت بیمارستان حرکت کردن
...
رز:چیشده؟
م.م:ا..اون تو سرش لَخته خون جمع شده
رز:وای ..
جین رفت پیش پدر میا که داشت واسه دخترش اشک میریخت:
اقا لطفا اروم باشید
پ.م:چطوری ها؟بگو دیگه چطوری اروم باشم؟دخترم اونجا داره جون میده اونوقت من اینجا اروم باشم؟؟
جین چیزی برای گفتن نداشت
...
رز:مامان میا شما برین ما اینجا هستیم
م.م:نمیخوام من باید پیش دخترم بمونم
ولی شما هم خسته اید لطفا به حرفم گوش بدین
جین:راست میگه ما مراقبیم شما برین ی استراحتی بکنین بعد خواستین بیاین
مامان بابای میا به زور راضی شدن که برن
..
رز:میبینی چه بلایی سرمون اومد؟*بغض*
جین:عزیزم ارون باش حالت بد میشه ها، مطمئنم دختره به هوش میاد
رز:امیدوارم
...
لیام:دیگه از این زندگی خسته شده بودم ، گفتم کار خودمو ی سره بکنم ،ولی ..ولی من جرعتشو ندارم ، هع من حتی نمیتونم خودمو بکشم بعد اینا فک میکنن من قاتلم
خواستم برم دستشویی که دو تا غول تشن جلوم سبز شدن:
هوییییی پسره
لیام: ...
مرده:با توئمااا
لیام:امررر
مرده:درست حرف بزن ببینم
لیام:نزنم چی میشه؟
مرده عصبی شد و به دوستش گفت:بگیرش
لیام:هوییییی ولم کن عوضی ، کمکککک
مرده:تلاش نکن کسی نمیشنوه*ی چاقو از جیبش دراورد و گذاشت رو شونه لیام و ی خطی انداخت روش
لیام:اخخخخخ عوضی ******** چیکار میکنی؟
مرده:ببین بهت چی میگم
...
اینم بخاطر معذرت خواهی😔
واقعا ببخشید حواسم سر جاش نبود و پارتارو اشتباهی اپ کردم🥺
۳۵.۰k
۱۶ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.