کودکمامان من با خدا قهرم

کودک:مامان من با خدا قهرم...
مادر:چرا؟خدا که خیلی مهربونه...
کودک:آخه دستام و خیلی کوچیک درست کرده٬من میخوام دستام خیلی بزرگ باشه...!

مادر:دستای بزرگ و میخوای چیکار؟

کودک:آخه هر وقت تو گریه میکنی٬ می پرسم چیشده مامان٬من چیکار کنم که گریه نکنی...؟
تو میگی؛کاری از دستای تو ساخته نیست...
دیدگاه ها (۹)

نترسبه زبان بیاوربنویس که دلت برایم تنگ شدهاین همه سالاین هم...

و من امروز میان حجمِ نبودنتهزاران بار لعنت میفرستم به مردمی ...

یخِ خیابانباز شدنی نیست...مادامی که خاطرات،سرماخورده تر از ب...

آرزو...تنها آرزویمان پسر بودن بود تا ما با دوچرخه به مدرسه ب...

"ته_بله مادر"اون بچه‌ی توعه _بله مادرجین که از عصبانیت رنگش ...

P6🍯&اما من خیلی دلم براش تنگ شده{بغض}-میدونم عزیزم میدونم ام...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط