چندپارتی درخواستی تهیونگ
چندپارتی درخواستی تهیونگ
p⁴
(دو ساعت بعد)
جیونگ:خب اینم تمام شد دیگه چیکار کنم
نیلا:خب حالا کارای نورا مونده اونارم انجام بده بعد تمام میشه
جیونگ:مگه قرار نشد اونارو تو انجام بدی
نیلا:خب خسته بودمممم میخوای بیشتر خسته بشمممم(لوس)
جیونگ:نه نمیخواد خودم انجام میدم
نیلا:وای مرسییی(لوس)
تهیونگ:نیلاااااااا (داد و عصبی)
ات:عااااا(از خواب پرید)
نیلا:ب..ب..بلهه
تهیونگ:چرا کارای تورو جیونگ داره میکنه
نیلا:ا..اخهه ببخشید خسته بودم(لوس)
ات:چیشده
تهیونگ:تو دخالت نکن برو استراحت کن
نیلا:اون به اندازهی کافی استراحت کرده
تهیونگ:درست حرف بزن
نیلا:قشنگ معلومه داری تبعیض قائل میشی
تهیونگ:تو از وقتی بیدار شدی هیچ کاری نکردی یجا لش کردی از جیونگ کار میکشی اون تو انباری بوده
نیلا:حالا هرچی
ات:بسه دیگه نمیخواد تبعیض قائل شی خودم کارارو انجام میدم
تهیونگ:لازم نکرده
نیلا:چیکار داری خودش میخواد انجام ب..(تهیونگ زدش)
تهیونگ:خفه شو
جیونگ:نیلاا(رفت سمتش)(تهیونگو زد)
تهیونگ:به چه جرعتی دست روی من بلند میکنی
جیونگ:تو به چه جرعتی دست روی نیلا بلند میکنی
ات:بس کنین(داد و دستاشو گذاشت روی سرش و غش کرد)
تهیونگ:این دوتا اشغالو ببرین تو زیر زمین
جیونگ:نیلا فرار کن
تهیونگ:بگیرینشون
کوک:تهیونگ ات بیهوش شده
تهیونگ:جیمین یونگی برین دنبال اونا کوک ات و ببر تو اتاق
(توی اتاق)
تهیونگ:چرا هنوز بیدار نمیشهه
دکتر:از ترس زیاد غش کردن فشار زیادی روشون بوده
تهیونگ:ممنون شما میتونین برین
دکتر:ممنون خدافظ
تهیونگ:خدافظ
(تق تق)
تهیونگ:بیا تو
یونگی:حالت خوبه
تهیونگ:گرفتینشون
جیمین:خیلی سریع بودن
تهیونگ:(نفس عمیق)باشه پیداشون کنین
(یونگی چشاش گرد شد)
جیمین:پشمااممم
یونگی:بیا بریم
فلش بک پیش نیلا و جیونگ
..............................................................................
اینم بعدیییی
حمایت: انرژی و انگیزه برای پارت های دیگه ♥️
p⁴
(دو ساعت بعد)
جیونگ:خب اینم تمام شد دیگه چیکار کنم
نیلا:خب حالا کارای نورا مونده اونارم انجام بده بعد تمام میشه
جیونگ:مگه قرار نشد اونارو تو انجام بدی
نیلا:خب خسته بودمممم میخوای بیشتر خسته بشمممم(لوس)
جیونگ:نه نمیخواد خودم انجام میدم
نیلا:وای مرسییی(لوس)
تهیونگ:نیلاااااااا (داد و عصبی)
ات:عااااا(از خواب پرید)
نیلا:ب..ب..بلهه
تهیونگ:چرا کارای تورو جیونگ داره میکنه
نیلا:ا..اخهه ببخشید خسته بودم(لوس)
ات:چیشده
تهیونگ:تو دخالت نکن برو استراحت کن
نیلا:اون به اندازهی کافی استراحت کرده
تهیونگ:درست حرف بزن
نیلا:قشنگ معلومه داری تبعیض قائل میشی
تهیونگ:تو از وقتی بیدار شدی هیچ کاری نکردی یجا لش کردی از جیونگ کار میکشی اون تو انباری بوده
نیلا:حالا هرچی
ات:بسه دیگه نمیخواد تبعیض قائل شی خودم کارارو انجام میدم
تهیونگ:لازم نکرده
نیلا:چیکار داری خودش میخواد انجام ب..(تهیونگ زدش)
تهیونگ:خفه شو
جیونگ:نیلاا(رفت سمتش)(تهیونگو زد)
تهیونگ:به چه جرعتی دست روی من بلند میکنی
جیونگ:تو به چه جرعتی دست روی نیلا بلند میکنی
ات:بس کنین(داد و دستاشو گذاشت روی سرش و غش کرد)
تهیونگ:این دوتا اشغالو ببرین تو زیر زمین
جیونگ:نیلا فرار کن
تهیونگ:بگیرینشون
کوک:تهیونگ ات بیهوش شده
تهیونگ:جیمین یونگی برین دنبال اونا کوک ات و ببر تو اتاق
(توی اتاق)
تهیونگ:چرا هنوز بیدار نمیشهه
دکتر:از ترس زیاد غش کردن فشار زیادی روشون بوده
تهیونگ:ممنون شما میتونین برین
دکتر:ممنون خدافظ
تهیونگ:خدافظ
(تق تق)
تهیونگ:بیا تو
یونگی:حالت خوبه
تهیونگ:گرفتینشون
جیمین:خیلی سریع بودن
تهیونگ:(نفس عمیق)باشه پیداشون کنین
(یونگی چشاش گرد شد)
جیمین:پشمااممم
یونگی:بیا بریم
فلش بک پیش نیلا و جیونگ
..............................................................................
اینم بعدیییی
حمایت: انرژی و انگیزه برای پارت های دیگه ♥️
۵.۱k
۲۷ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.