چندپارتی درخواستی تهیونگ
چندپارتی درخواستی تهیونگ
p⁵
فلش بک پیش نیلا و جیونگ
نیلا:هق..هق..اون منو زد(گریه)
جیونگ:هیش گریه نکن انقد آخه برات مهمه ولش کن
نیلا:آخه من اونو دوست دارم هق..هق..
جیونگ:چ..چیی د..دوسش داری
نیلا:اوهوم(گریه)دلم میخواد اون دختره ی بیشعورو انقد بزنم تا بمیره یه انتقامی ازش بگیرم که کیف کنه
جیونگ:میخوای منم کمکت کنم(بغض)
نیلا:واقعا میگی
جیونگ:اره(بغض)
نیلا:ممنونم
فلش بک توی اتاق تهیونگ
ویو ات
از خواب بیدار شدم دیدم تو اتاق تهیونگم سرمو تکون دادم دیدم کنارم خوابیده
ات:ععععععععععع
تهیونگ:واییی ترسیدم آرام باش
ات:من اینجا چیکار میکنم
تهیونگ:حالت بد شد بیهوش شدی اوردنت اینجا الان خوبی چیزیت نشده
ات:چرا انقد برات مهمه
تهیونگ:چون...
ات:چون چییی
تهیونگ:چون من دوست دارم..
ات:هاااا؟
تهیونگ:ینی چی هااا؟میگم دوست دارم
ات:هه شوخی بامزه ای بود من دیگه میرم سر کارم
تهیونگ:اسکل میگم دوست دارم شوخی چیه
ات:عاها باشه
تهیونگ:(اتو روی تخت بین دوتا دستاش قفل کرد و لباشو بوسید)میگم دوست دارم حالا نظرت مثبته یا منفی
ات:....
تهیونگ:با دیوار حرف نمیزنم
ات:امم...به چه جرعتی منو بوسیدی برو اونور چرا منو بوسیدی خجالت نمیکشی(از روی تخت بلند شد)
تهیونگ:نظرتو نگفتی
ات:نظرمو میخوای معلومه که منفیههه فک میکنی من با کسی که منو خریده ازم کار کشیده مراسم مامان بابام و نذاشت ببینم میرم تو رابطههه بشین تا نظرم عوض شههه تو خوابت ببینییی
تهیونگ:(نفس عمیق)باشه ولی حداقل یه فرصت بده
ات:بلههه؟الان عصبی نشدی؟
تهیونگ:....
......................................................................................
اینم بعدیییی بچه ها از این به بعد خیلی دیر تر میزارم ببخشید درسا دیگه مارو گا/یید
حمایت:انرژی و انگیزه برای پارت های دیگه ♥️
p⁵
فلش بک پیش نیلا و جیونگ
نیلا:هق..هق..اون منو زد(گریه)
جیونگ:هیش گریه نکن انقد آخه برات مهمه ولش کن
نیلا:آخه من اونو دوست دارم هق..هق..
جیونگ:چ..چیی د..دوسش داری
نیلا:اوهوم(گریه)دلم میخواد اون دختره ی بیشعورو انقد بزنم تا بمیره یه انتقامی ازش بگیرم که کیف کنه
جیونگ:میخوای منم کمکت کنم(بغض)
نیلا:واقعا میگی
جیونگ:اره(بغض)
نیلا:ممنونم
فلش بک توی اتاق تهیونگ
ویو ات
از خواب بیدار شدم دیدم تو اتاق تهیونگم سرمو تکون دادم دیدم کنارم خوابیده
ات:ععععععععععع
تهیونگ:واییی ترسیدم آرام باش
ات:من اینجا چیکار میکنم
تهیونگ:حالت بد شد بیهوش شدی اوردنت اینجا الان خوبی چیزیت نشده
ات:چرا انقد برات مهمه
تهیونگ:چون...
ات:چون چییی
تهیونگ:چون من دوست دارم..
ات:هاااا؟
تهیونگ:ینی چی هااا؟میگم دوست دارم
ات:هه شوخی بامزه ای بود من دیگه میرم سر کارم
تهیونگ:اسکل میگم دوست دارم شوخی چیه
ات:عاها باشه
تهیونگ:(اتو روی تخت بین دوتا دستاش قفل کرد و لباشو بوسید)میگم دوست دارم حالا نظرت مثبته یا منفی
ات:....
تهیونگ:با دیوار حرف نمیزنم
ات:امم...به چه جرعتی منو بوسیدی برو اونور چرا منو بوسیدی خجالت نمیکشی(از روی تخت بلند شد)
تهیونگ:نظرتو نگفتی
ات:نظرمو میخوای معلومه که منفیههه فک میکنی من با کسی که منو خریده ازم کار کشیده مراسم مامان بابام و نذاشت ببینم میرم تو رابطههه بشین تا نظرم عوض شههه تو خوابت ببینییی
تهیونگ:(نفس عمیق)باشه ولی حداقل یه فرصت بده
ات:بلههه؟الان عصبی نشدی؟
تهیونگ:....
......................................................................................
اینم بعدیییی بچه ها از این به بعد خیلی دیر تر میزارم ببخشید درسا دیگه مارو گا/یید
حمایت:انرژی و انگیزه برای پارت های دیگه ♥️
۴.۲k
۲۹ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.