کاپل: تهکوک❤پارت :۲
کاپل: تهکوک❤پارت :۲
و دیدم یک نامه روی تختشه و برداشتمش و خوندم که توش نوشته بود : رفتم دو سه روز پیش خانوادم و از منیجر هم اجازه گرفتم گفت این چند روز کار خواصی نداریم پس نگران نباشین . وقتی نامه رو خوندم خیلی از کارم پشیمون شدم . ولی از همه بدتر این بود که نمی دونستم خونه پدر و مادر ته کجاست و نمی دونستم چجوری برم ببینمش چند قطره اشک از چشمام اومدم و واقعا احساس گناه داشتم اشکامو پاک کردم و بعد از سرزنش کردن خودم به منیجر زنگ زدم تا ببینم خونه خانواده ته میدونه کجاست یا نه. منجر گفت: نه کامل . تشکر کردم و گوشیو قطع کردم . سر میز صبحانه نشسته بودیم . که پسرا گفتن : ته کجاست : بهشون گفتم : رفته یک چند روز پیش خانوادش . جین گفت: چه بی خبر . کوک ماجرارو باشاشون در میون گذاشت . وقتی پسرا فهمیدن جیمین گفت: کوک ببین من دیدم با ته چجوری رفتار کردی برای اینکه بخوای کارتو جبران کنی عذر خواهی کافی نیست باید بری دنبالش بگردی . کوک:خب نمی دونم خونه خانوادش کجاست .
و دیدم یک نامه روی تختشه و برداشتمش و خوندم که توش نوشته بود : رفتم دو سه روز پیش خانوادم و از منیجر هم اجازه گرفتم گفت این چند روز کار خواصی نداریم پس نگران نباشین . وقتی نامه رو خوندم خیلی از کارم پشیمون شدم . ولی از همه بدتر این بود که نمی دونستم خونه پدر و مادر ته کجاست و نمی دونستم چجوری برم ببینمش چند قطره اشک از چشمام اومدم و واقعا احساس گناه داشتم اشکامو پاک کردم و بعد از سرزنش کردن خودم به منیجر زنگ زدم تا ببینم خونه خانواده ته میدونه کجاست یا نه. منجر گفت: نه کامل . تشکر کردم و گوشیو قطع کردم . سر میز صبحانه نشسته بودیم . که پسرا گفتن : ته کجاست : بهشون گفتم : رفته یک چند روز پیش خانوادش . جین گفت: چه بی خبر . کوک ماجرارو باشاشون در میون گذاشت . وقتی پسرا فهمیدن جیمین گفت: کوک ببین من دیدم با ته چجوری رفتار کردی برای اینکه بخوای کارتو جبران کنی عذر خواهی کافی نیست باید بری دنبالش بگردی . کوک:خب نمی دونم خونه خانوادش کجاست .
۱۲.۳k
۱۱ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.