*سناریو*(درخواستی)
ریاکشنشون وقتی امتحانتو گندمیزنی(به عنوان بردارت)
جین:یاع یاع...گفتم...
ا/ت:یااااشششش...این یکی خیلی مهم بودش:(
جین:باشه باشه.غلظ کردم...بیا بریم بیرون شاید یکم حالت خوب بشه.
نامجون:چه طوریه؟؟تو که خیلی خونده بودی؟
ا/ت:(نگاه مظلومانه)
نامجون:مشکلی نیست امتحان بعدی جبرانش میکنی...(و سوالایی که اشتبه زدی رو باهات کار میکنه)
یونگی:گورپدرش...بیخیال.امتحان بعدیو میخونی
ا/ت:یاااااا یونگی شییی.اصن حواست هست؟عین سگ جونکندم برای این امتحان!!!
یونگی:باشه اروم باش...بیا بریم یچی بخوریم.
هوسوک:(بغلت میکنه و دلداریت میده)
هوسوک:مشکلی نیستش...تو تموم تلاشت رو کردی:)
جیمین:عااااا نبینم موچیم بخاطر امتحانش اینقدر ناراحت باشههه...اصن همش تقصیر اون معلمته...
تهیونگ:عاااا...چرا بخاطر چهارتا سوال اینقدر ناراختی؟
ا/ت:خوبی؟؟؟؟
تهیونگ:من اره ولی تو...
ا/ت:گمشو بیروننننن از اتاقمم(دمپاییشو پرت کرد) (زنیکه عنتر)
تهیونگ:باشه..باشه.وحشی
کوک:مشکلی نیست بیا بریم شیرموز بخوریم...امتحان بعدی جبران میکنی...
ا/ت:بغل میخوام:)
کوک:بیا...
جین:یاع یاع...گفتم...
ا/ت:یااااشششش...این یکی خیلی مهم بودش:(
جین:باشه باشه.غلظ کردم...بیا بریم بیرون شاید یکم حالت خوب بشه.
نامجون:چه طوریه؟؟تو که خیلی خونده بودی؟
ا/ت:(نگاه مظلومانه)
نامجون:مشکلی نیست امتحان بعدی جبرانش میکنی...(و سوالایی که اشتبه زدی رو باهات کار میکنه)
یونگی:گورپدرش...بیخیال.امتحان بعدیو میخونی
ا/ت:یاااااا یونگی شییی.اصن حواست هست؟عین سگ جونکندم برای این امتحان!!!
یونگی:باشه اروم باش...بیا بریم یچی بخوریم.
هوسوک:(بغلت میکنه و دلداریت میده)
هوسوک:مشکلی نیستش...تو تموم تلاشت رو کردی:)
جیمین:عااااا نبینم موچیم بخاطر امتحانش اینقدر ناراحت باشههه...اصن همش تقصیر اون معلمته...
تهیونگ:عاااا...چرا بخاطر چهارتا سوال اینقدر ناراختی؟
ا/ت:خوبی؟؟؟؟
تهیونگ:من اره ولی تو...
ا/ت:گمشو بیروننننن از اتاقمم(دمپاییشو پرت کرد) (زنیکه عنتر)
تهیونگ:باشه..باشه.وحشی
کوک:مشکلی نیست بیا بریم شیرموز بخوریم...امتحان بعدی جبران میکنی...
ا/ت:بغل میخوام:)
کوک:بیا...
۸.۳k
۲۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.