و عشق اگر پرنده ای بود
و عشق اگر پرندهای بود
که پرّ میکشید
به آسمانِ شهرِ تو میرسید
اگر دستت را دراز میکردی
و در آغوشت
عشق را آغاز میکردی
آه حتی اگر خانه هامان به هم نزدیک بود
اگر دست هامان به هم میرسید
اگر آغوشِ تو قفسی بود
اگر من پرندهای ...
نیکی فیروزکوهی
که پرّ میکشید
به آسمانِ شهرِ تو میرسید
اگر دستت را دراز میکردی
و در آغوشت
عشق را آغاز میکردی
آه حتی اگر خانه هامان به هم نزدیک بود
اگر دست هامان به هم میرسید
اگر آغوشِ تو قفسی بود
اگر من پرندهای ...
نیکی فیروزکوهی
۳۴۳
۰۲ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.