پارت50:
#پارت50:
بابا سرش رو تکون داد. دراز کشید و روش رو اونور کرد. این حرکتش معنیش این بود که "زود گورت رو گم کن"
از اتاقش بیرون اومدم. باید به سپهر خبر می دادم. دست تو جیبم گذاشتم و دنبال گوشیم گشتم. عههه نبود. سرجام ایستادم به اخرین باری که گوشی دستم بود فکر کردم. آهاان فکر کنم پایین جاش گذاشتم.
راهم رو سمت پله ها کج کردم. تمام مدت به بابا فکر می کردم. امید وار بودم که قبول کنه این مرد طمع کار برای پول هم که بود قبول می کرد من مطمئن بودم.
به آخر پله ها که رسیدم. الینا رو دیدم. رو مبل نشسته بود. گوشیم تو دستش بود. چشم هاش دو کاسه خون و از حدقه در اومده بود. یاد گاومیش تو یه یکی از انیمیشنا افتادم. این دیگه چه قیافه ای بود برا خودش ساخته؟ اصلا گوشیم دستش چیکار می کرد؟
اییی خدا این دختر دست از این فوضولیش بر نمی داشت. آروم آروم سمتش رفتم یهو کنار سرش داد زد:
- پخخخخخخ!
از جاش پرید و دستش رو روی قلبش گذاشت.
- ارمییاااااااا!!
پرده ی گوشم ترک برداشت. گوشیم رو از دستش کشیدم و موهاش رو بهم ریختم. بدوووو که رفتیم. الینا پشت سرم می دوید. می خواست ازم انتقام بگیره. ولی نمی تونست به من برسه. همیشه تو مسابقه دو، اول می شدم.
بابا سرش رو تکون داد. دراز کشید و روش رو اونور کرد. این حرکتش معنیش این بود که "زود گورت رو گم کن"
از اتاقش بیرون اومدم. باید به سپهر خبر می دادم. دست تو جیبم گذاشتم و دنبال گوشیم گشتم. عههه نبود. سرجام ایستادم به اخرین باری که گوشی دستم بود فکر کردم. آهاان فکر کنم پایین جاش گذاشتم.
راهم رو سمت پله ها کج کردم. تمام مدت به بابا فکر می کردم. امید وار بودم که قبول کنه این مرد طمع کار برای پول هم که بود قبول می کرد من مطمئن بودم.
به آخر پله ها که رسیدم. الینا رو دیدم. رو مبل نشسته بود. گوشیم تو دستش بود. چشم هاش دو کاسه خون و از حدقه در اومده بود. یاد گاومیش تو یه یکی از انیمیشنا افتادم. این دیگه چه قیافه ای بود برا خودش ساخته؟ اصلا گوشیم دستش چیکار می کرد؟
اییی خدا این دختر دست از این فوضولیش بر نمی داشت. آروم آروم سمتش رفتم یهو کنار سرش داد زد:
- پخخخخخخ!
از جاش پرید و دستش رو روی قلبش گذاشت.
- ارمییاااااااا!!
پرده ی گوشم ترک برداشت. گوشیم رو از دستش کشیدم و موهاش رو بهم ریختم. بدوووو که رفتیم. الینا پشت سرم می دوید. می خواست ازم انتقام بگیره. ولی نمی تونست به من برسه. همیشه تو مسابقه دو، اول می شدم.
۵.۳k
۱۲ شهریور ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.