「 دلبر خانزاده 💜」
「 دلبر خانزاده 💜」
#PART_14
༄•┄┅┄┅┄〔💜💍〕┄┅┄┅┄•༄
یک ربع دیگه نشستن و بعد تشریفشونو بردن...!
قرار شد فردا بریم شهر واسه آزمایش... آخر همین هفته هم عقد و عروسی.
هه! چه زود سرنوشت و آیندم عوض شد.. یه شبه همه آرزوهای دخترونم به باد رفت... ۴ روز دیگه میشم عروس...! باورم نمیشه... یه عروس اجباری..!
از بابام دلخور بودم که تک دخترشو دستی دستی تقدیم آراد کرد.. چی میشد منم عاشق می شدم و با کسی که عاشقشم ازدواج میکردم؟
ــ آرام چته؟ دخترم هر کسی آرزوشه با آرادخان ازدواج کنه ماشالا آقاست.. ظاهرشم که مشکلی نداره.. عین ماهه پس تو چرا گریه میکنه
عزیز بابا؟
پوزخندی زدم و گفتم:
_واقعا من عزیز شمام؟ اگه دوسم داشتی که بعد
مرگ مامانم واسم نامادری نمیاوردی.. اگه عزیزت بودم که کل زندگیم اجبار نمیشد.. اگه عزیز شما بودم که واسه خوشبختی تک دخترتون هر
کاری میکردین..ولی دو دستی منو تقدیم کسی میکنی که دوسش ندارم... من عزیز شما نیستـــــم! اگه بودم به خاطر نفع خودتون منو
مجبور به این ازدواج نمی کردین...
༄•┄┅┄┅┄〔💜💍〕┄┅┄┅┄•༄
#PART_14
༄•┄┅┄┅┄〔💜💍〕┄┅┄┅┄•༄
یک ربع دیگه نشستن و بعد تشریفشونو بردن...!
قرار شد فردا بریم شهر واسه آزمایش... آخر همین هفته هم عقد و عروسی.
هه! چه زود سرنوشت و آیندم عوض شد.. یه شبه همه آرزوهای دخترونم به باد رفت... ۴ روز دیگه میشم عروس...! باورم نمیشه... یه عروس اجباری..!
از بابام دلخور بودم که تک دخترشو دستی دستی تقدیم آراد کرد.. چی میشد منم عاشق می شدم و با کسی که عاشقشم ازدواج میکردم؟
ــ آرام چته؟ دخترم هر کسی آرزوشه با آرادخان ازدواج کنه ماشالا آقاست.. ظاهرشم که مشکلی نداره.. عین ماهه پس تو چرا گریه میکنه
عزیز بابا؟
پوزخندی زدم و گفتم:
_واقعا من عزیز شمام؟ اگه دوسم داشتی که بعد
مرگ مامانم واسم نامادری نمیاوردی.. اگه عزیزت بودم که کل زندگیم اجبار نمیشد.. اگه عزیز شما بودم که واسه خوشبختی تک دخترتون هر
کاری میکردین..ولی دو دستی منو تقدیم کسی میکنی که دوسش ندارم... من عزیز شما نیستـــــم! اگه بودم به خاطر نفع خودتون منو
مجبور به این ازدواج نمی کردین...
༄•┄┅┄┅┄〔💜💍〕┄┅┄┅┄•༄
۳.۱k
۰۳ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.