"حرکت ناگهانی²¹"

پارت ۲۱

سرش رو تو گردنم فرو برد

صبح روز بعد

بیدار شدم که دیدم جیمین کنارم نیست . یعنی کجا رفته
پاشدم رفتم از اتاقم بیرون که از نامجون بپرسم اما اونم نبود داشتم میگشتم که مهکم خوردم به یک نفری
...: خانم لطفا بیشتر هواست رو جمع کن
ا.ت: ببخشید عضر میخوام
...: مشکلی نیست دنبال چی میگردی
ا.ت: عااا هیچی
...: خب انقدر عجله داری حتما دنبال ی چیزی هستی .... ولش کن مهم نیست ببینم خدمتکاری مگه....
( نزاشتم حرفش رو بزنه که خوابوندم تو سورتش)
ا.ت: چطور به خودت جرعت میدی همچین چیزی به من بگی« عصبی»

ویو تهیونگ

الان به من سیلی زد . چه غلطی کردی دختره ی هر^زه
خواستم منم بزنمش که حس کردم یکی دستمو گرفت
اون هر^زه داشت میلرزید پس کی دستمو گرفت برگشتم یمتش که دیدم جیمینه . دستمو از دستش بیرون کشیدم که بغلش کنم اما عقب کشید
جیمین: چطور به خودت اجازه دادی دست رو نامزدم بلند کنی
تهیونگ : چیی ؟ نامزدت؟ چرا خبر ندادی من فکر کردم خدم
( نذاشت حرفمو بزنم )
حیمین: دهن کثیفت رو ببند
تهیونگ : هی جیمین چرا نمیزاری بغلت کنم.‌‌..... گفتم که ببخشید نمیدونستم
جیمین: باشع
همو بغلیدن🤣🫣🤭
( بچه ها نظر من این بود که پارت بعدی جونگ کوک برای همکاری بیاد امریکا و با تهیونگ شیپش کنم یعنی تهکوکش هم کنم ) نظرتون رو بگید
دیدگاه ها (۷)

"حرکت ناگهانی²²"

"حرکت ناگهانی²³"

"حرکت ناگهانی²⁰"

"حرکت ناگهانی¹⁹"

love Between the Tides²³م:شما چند وقته همو میشناسید؟ با سرعت...

love Between the Tides³⁶یک ساعت قبلتهیونگتهیونگ: نمیای بیرون...

love Between the Tides³⁷ا/ت: برای دوست دخترت خریدی؟ تهیونگ: ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط