part: 2
(انجلا)
انجلا: ممنونم فعلا
قط کردم
رفتم حموم
بعد بیرون امدن موهامو لخت کردم و فرق بقل باز کردم
موهای کوتامو خیلی دوس داشتم
با بستن گردنبند چرم ۳ سانتی با یه سلیب وسطش
و پوشیدم هودی قرمز با شلوار نیم بگ مشکی و کوله پشتیم از خونه خارج شدم
ب ادرس رفتم
یه شرکت کوچیک بود
واردش شدم و بعد از گفتن مشخصات
گفتن منتظر باشم
بعد از چند دقیقه یه زنی با قد ۱۶۵ و موهایی تا شکمش و کت شلوار شیک و کفش پاشنه بلند از اتاق بیرون امد رو به منشی گف
زنه: امدش؟
منشی: بله ایشون پارک انجلا هستش
از جام بلند شدم و سلام دادم
با سردی و غرور بم گف:
_ دنبالم بیا
وارد اتاقی شدیم پشت میز نشست و منم رو کاناپه جلو میز
زنه: من خانم کیم هستم ...رئس این شرکت
انجلا: خشبختم منم....
پارک: میدونم کی هستی ...این یکی از مراکز عادی سازمان ما هستش و برا دولت کار میکنیم ....ما با توجه به مهارت هایی که داری تصمیم گرفتیم تورو ب عنوان مامور مخفی ویزه در این سازمان استقدام کنیم.
انجلا: خو.خوب من
پارک: چی؟ قبول میکنی؟
انجلا: شرایت اینجا چیه؟
پارک : حقوق بالا دریافت میکنی ولی ماموریت های سختیم در پیش داری
انجلا: خوبه
پارک: پس به توافق رسیدیم؟
انجلا: بله از کی شروع کنم
پارک : مدارکتو فردا بیار ...ولی ماموریت اولت برا فردا شبه
انجلا: میشه توصیح بیشتری بدید
یه پرونده به سمتم گرف
ازش گرفتمو بازش کردم
پارک: یکی از بززگترین دشمنای سازمان ما جئون جونگکوگ هستش و مطعصفانه ما هیچ وقت موفق به گیر انداختنش نشدیم اگه هم بگیریم مدرکی برا صابت کردن کاراش نداریم
انجلا: کار من چیه؟
پارک: با توجه به اطلاعات ما امشب تو یکی از انبارهای متروکه وسط جنگل بارهای اسلحه به دستشون میرسه من ازت میخوام که مدارک کافی جمع کنی و جایی که بارهاشونو میفرستنم پیدا کنی اینکه از چه کسی بار گرفتن چقدر معامله کردن همه اینا مهمه و باید پیدا کنی
انجلا: مشکلی نییس ولی اگه لو برم؟
پارک: بلدی که درگیر شو
انجلا: اها
پارگ: پرونده دستت باشه مطالعش کن ادرسو بقیه چییزا هم داخلش نوشته شده
انجلا: باشه ..میتونم برم؟
پارک: بله فعلا
انجلا: خداحافط
ب سمت خونه رفتن اینا که میگن بهترین سازمان جاسوسین چیشده که یه خلافکار گولشون میزنه؟
رفتم خونه و لباسامو عوض کردم
یه قهوه برای خودم ریختم و رو کاناپه نشستم
ماگ قهوه مو روی میز گزاشتم و پرونده هم روی میز گزاشتم شروع
کردم به ورق زدن و خوندن
..............پرونده...............
ساعت 35: 1 قرار دارن
تو چند سال ااخیر کارهایی مثل
قاچاق اعضای بدن
دزدین دخترا و فروختنشون به خر پولای کشورای دیگه
قاچاق اسلحه و مواد مخدر
کشتن ادم ها
.................
چی تموم شد ؟ مطمعنید چییزیو جا نزاشتید؟( تیکه مانند) این همه خلاففف؟؟؟
انجلا: ممنونم فعلا
قط کردم
رفتم حموم
بعد بیرون امدن موهامو لخت کردم و فرق بقل باز کردم
موهای کوتامو خیلی دوس داشتم
با بستن گردنبند چرم ۳ سانتی با یه سلیب وسطش
و پوشیدم هودی قرمز با شلوار نیم بگ مشکی و کوله پشتیم از خونه خارج شدم
ب ادرس رفتم
یه شرکت کوچیک بود
واردش شدم و بعد از گفتن مشخصات
گفتن منتظر باشم
بعد از چند دقیقه یه زنی با قد ۱۶۵ و موهایی تا شکمش و کت شلوار شیک و کفش پاشنه بلند از اتاق بیرون امد رو به منشی گف
زنه: امدش؟
منشی: بله ایشون پارک انجلا هستش
از جام بلند شدم و سلام دادم
با سردی و غرور بم گف:
_ دنبالم بیا
وارد اتاقی شدیم پشت میز نشست و منم رو کاناپه جلو میز
زنه: من خانم کیم هستم ...رئس این شرکت
انجلا: خشبختم منم....
پارک: میدونم کی هستی ...این یکی از مراکز عادی سازمان ما هستش و برا دولت کار میکنیم ....ما با توجه به مهارت هایی که داری تصمیم گرفتیم تورو ب عنوان مامور مخفی ویزه در این سازمان استقدام کنیم.
انجلا: خو.خوب من
پارک: چی؟ قبول میکنی؟
انجلا: شرایت اینجا چیه؟
پارک : حقوق بالا دریافت میکنی ولی ماموریت های سختیم در پیش داری
انجلا: خوبه
پارک: پس به توافق رسیدیم؟
انجلا: بله از کی شروع کنم
پارک : مدارکتو فردا بیار ...ولی ماموریت اولت برا فردا شبه
انجلا: میشه توصیح بیشتری بدید
یه پرونده به سمتم گرف
ازش گرفتمو بازش کردم
پارک: یکی از بززگترین دشمنای سازمان ما جئون جونگکوگ هستش و مطعصفانه ما هیچ وقت موفق به گیر انداختنش نشدیم اگه هم بگیریم مدرکی برا صابت کردن کاراش نداریم
انجلا: کار من چیه؟
پارک: با توجه به اطلاعات ما امشب تو یکی از انبارهای متروکه وسط جنگل بارهای اسلحه به دستشون میرسه من ازت میخوام که مدارک کافی جمع کنی و جایی که بارهاشونو میفرستنم پیدا کنی اینکه از چه کسی بار گرفتن چقدر معامله کردن همه اینا مهمه و باید پیدا کنی
انجلا: مشکلی نییس ولی اگه لو برم؟
پارک: بلدی که درگیر شو
انجلا: اها
پارگ: پرونده دستت باشه مطالعش کن ادرسو بقیه چییزا هم داخلش نوشته شده
انجلا: باشه ..میتونم برم؟
پارک: بله فعلا
انجلا: خداحافط
ب سمت خونه رفتن اینا که میگن بهترین سازمان جاسوسین چیشده که یه خلافکار گولشون میزنه؟
رفتم خونه و لباسامو عوض کردم
یه قهوه برای خودم ریختم و رو کاناپه نشستم
ماگ قهوه مو روی میز گزاشتم و پرونده هم روی میز گزاشتم شروع
کردم به ورق زدن و خوندن
..............پرونده...............
ساعت 35: 1 قرار دارن
تو چند سال ااخیر کارهایی مثل
قاچاق اعضای بدن
دزدین دخترا و فروختنشون به خر پولای کشورای دیگه
قاچاق اسلحه و مواد مخدر
کشتن ادم ها
.................
چی تموم شد ؟ مطمعنید چییزیو جا نزاشتید؟( تیکه مانند) این همه خلاففف؟؟؟
۶.۳k
۳۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.