ارسلان: دیانا بچه بازی در نیار
ارسلان: دیانا بچه بازی در نیار
دیانا: ولم کن میخوام برم
ارسلان: دیانا ما الان میریم امارت و فردا هم عروسی میگیریم
دیانا: نخیر نمیخوام نگه دار
ارسلان: دیانا لجبازی نکن
دیانا: هق هق کردن اوج گرفت
ارسلان: نگه داشتم رفتم صندلی عقب کنارش نشستم
دیانا: نم . نمی. خو..خوام .. عسل .. بی ..بیاد ( با هق هق )
ارسلان: محکم بغلش کردم ... دیانا قربونت برم چرا الکی گریه میکنی اینقدر الکی خودتو ناراحت نکن دیانا من میخوام عمو اینا باشن که ببینن چه عروسی برات میگیرم تازه یه سوپرایزم برات دارم باشه دیانا
دیانا: 😭😭😭
ارسلان: میخوای بخوابی ؟
دیانا: ن..نه 😭😓
ارسلان: باشه بیا بشین صندلی جلو امشبو میریم همون خونه دوتاییمون باشه
دیانا: باشه
ارسلان: قربونت برم
دیانا: ولم کن میخوام برم
ارسلان: دیانا ما الان میریم امارت و فردا هم عروسی میگیریم
دیانا: نخیر نمیخوام نگه دار
ارسلان: دیانا لجبازی نکن
دیانا: هق هق کردن اوج گرفت
ارسلان: نگه داشتم رفتم صندلی عقب کنارش نشستم
دیانا: نم . نمی. خو..خوام .. عسل .. بی ..بیاد ( با هق هق )
ارسلان: محکم بغلش کردم ... دیانا قربونت برم چرا الکی گریه میکنی اینقدر الکی خودتو ناراحت نکن دیانا من میخوام عمو اینا باشن که ببینن چه عروسی برات میگیرم تازه یه سوپرایزم برات دارم باشه دیانا
دیانا: 😭😭😭
ارسلان: میخوای بخوابی ؟
دیانا: ن..نه 😭😓
ارسلان: باشه بیا بشین صندلی جلو امشبو میریم همون خونه دوتاییمون باشه
دیانا: باشه
ارسلان: قربونت برم
۱۶.۷k
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.