ات لباس هاشو عوض میکنه و میره پایین و سوار ماشین میشه
ات لباس هاشو عوض میکنه و میره پایین و سوار ماشین میشه
وقتی میرسن رستوران ات پیاده میشه و منتظر کوک وایمیسه کوک میاد و با ات میرن داخل، میشینن رو یه میز که
$چی میل دارید
_چی میخوری عزیزم
+من یدونه..... با نوشابه
_منم همینطور
بعد از اینکه غذاشون تموم شد و سوار ماشین شدن
ویو ات**
شام رفتیم بیرون و بعداز اینکه غذا خوردیم
تو راه خونه بودیم که چشمم به یه بستنی فروشی بزرگ خورد اهههههه نوتلا هم میفروخت
رومو کردم سمت کوک و
+بستنی میخوام
_چی
+برام بستنی بخر
_الان غذا خوردی
+ولی من بستنی میخوام
_....
+با نوتلا
کوک ماشین رو زد کنار و رفت بستنی خرید
+چرا یدونه گرفتی
_من نمیخورم
+چرا
_.....
شروع کردم به خوردن بستنی که
_اینم مال من
بی توجه به حرفش میخواستم بستنی رو گاز بزنم که از چونم گرفت و گفت
_اینم مال ددی تو زیاد خوردی بیب
وقتی میرسن رستوران ات پیاده میشه و منتظر کوک وایمیسه کوک میاد و با ات میرن داخل، میشینن رو یه میز که
$چی میل دارید
_چی میخوری عزیزم
+من یدونه..... با نوشابه
_منم همینطور
بعد از اینکه غذاشون تموم شد و سوار ماشین شدن
ویو ات**
شام رفتیم بیرون و بعداز اینکه غذا خوردیم
تو راه خونه بودیم که چشمم به یه بستنی فروشی بزرگ خورد اهههههه نوتلا هم میفروخت
رومو کردم سمت کوک و
+بستنی میخوام
_چی
+برام بستنی بخر
_الان غذا خوردی
+ولی من بستنی میخوام
_....
+با نوتلا
کوک ماشین رو زد کنار و رفت بستنی خرید
+چرا یدونه گرفتی
_من نمیخورم
+چرا
_.....
شروع کردم به خوردن بستنی که
_اینم مال من
بی توجه به حرفش میخواستم بستنی رو گاز بزنم که از چونم گرفت و گفت
_اینم مال ددی تو زیاد خوردی بیب
۲۰.۳k
۲۸ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.