《 رومان دریای آبی 》
《 رومان دریای آبی 》
پارت 40
جیمین : اینجا چه خبره
جیمین به سمت جی یون رفت و مشتی به صورتش زد که باعث اوفتادنش به زمین شد
جیمین : دفه آخره که بهت میگم از همسر من فاصله بگیره
جیمین دست ات رو گرفت و خواست از اونجا خارج بشه که با حرف
جی یون سرجاش ایستاد
جی یون : فکر کردی نمیدونم ات هیچ حسی بهت نداره اون هنوز
منو دوست داره
جیمین دوباره با طرفش رفت و مشت دیگه به صورتش زد که باعث اوفتادش شد جی یون زود از روی زمين بلند شد و مشتی به صورت جیمین زد که باعث شد کنار لبش زخمي بشه
جیمین دوباره میخواست به سمتش بره که ات جلوش رو گرفت
ات : بسه لطفا دیگه کافیه
جیمین عصبانی روبه جی یون گفت
جیمین : از ات دور باش فهميدی وگرنه از به دنيا اومدت پشيمونت میکنم
کانگ جی یون
دست ات رو گرفت و از اونجا خارج شدن
و روی یکی ار میز ها نشستن عصبانیت رو میشد از چهره جیمین فهمید
و ات هم متوجه این بود
بعد از تموم شدن مراسم سون هی و جين به خونشون رفتن
ات و جیمین بعد از اون بهس هیچ حرفی باهم نزدن
با خستگی وارد اوتاقش شد و بعد از عوض کردن لباسش روی تخت نشست اما هنوز از جیمین خبری نبود اونا با هم آومده بودن
اما جیمین هنوز به اوتاق شون نیومد بود
یاد مشتی که جی یون به جیمین زد اوفتاد و به خودش گفت
ات........
حتما خیلی دردش اومده اما چرا اونجوری نگام میکرد
انگار ازم ناراحت یا عصبانی بود نکنه براش سوي تفاهم پیش اومده
اگه اینطور باشه باید باهاش حرف بزنم
همش تقسیر اون بود ازت متنفرم کانگ جی یون لعنت به روزی که باهات آشنا شدم
همینطور به نقطه نامعلومی خیره شده بود حتا فکر کردن به اون عوضی
عصبانیش میکرد که با صدایه در از افکارش بيرون اومد و نگاهش رو به در داد جیمین وارده اوتاق شد و بعد از برداشتن لباسی از کمد برداشت
ات نگاهش روی لب جیمین بود که بخاطر اون زخمي شده
وقتی جیمین به حمام رفت ات از اوتاق خارج شد و جعبه کمک های اولیه رو آور و روی تخت نشست جیمین با پوشیدن لباسش از حمام خارج شد
بدون حرفی میخواست از اوتاق خارج بشه که با صدای ات وایستاد
ات : نمیدونم دلیل این رفتارت چیه اگه نمیخواهی باهام حرف بزنی
یا توی صورتم نکاه کنی اما باید روی زخمت پماد بزنی
تا زود خوب بشه
ادامه دارد؟؟؟؟؟؟؟؟
پارت 40
جیمین : اینجا چه خبره
جیمین به سمت جی یون رفت و مشتی به صورتش زد که باعث اوفتادنش به زمین شد
جیمین : دفه آخره که بهت میگم از همسر من فاصله بگیره
جیمین دست ات رو گرفت و خواست از اونجا خارج بشه که با حرف
جی یون سرجاش ایستاد
جی یون : فکر کردی نمیدونم ات هیچ حسی بهت نداره اون هنوز
منو دوست داره
جیمین دوباره با طرفش رفت و مشت دیگه به صورتش زد که باعث اوفتادش شد جی یون زود از روی زمين بلند شد و مشتی به صورت جیمین زد که باعث شد کنار لبش زخمي بشه
جیمین دوباره میخواست به سمتش بره که ات جلوش رو گرفت
ات : بسه لطفا دیگه کافیه
جیمین عصبانی روبه جی یون گفت
جیمین : از ات دور باش فهميدی وگرنه از به دنيا اومدت پشيمونت میکنم
کانگ جی یون
دست ات رو گرفت و از اونجا خارج شدن
و روی یکی ار میز ها نشستن عصبانیت رو میشد از چهره جیمین فهمید
و ات هم متوجه این بود
بعد از تموم شدن مراسم سون هی و جين به خونشون رفتن
ات و جیمین بعد از اون بهس هیچ حرفی باهم نزدن
با خستگی وارد اوتاقش شد و بعد از عوض کردن لباسش روی تخت نشست اما هنوز از جیمین خبری نبود اونا با هم آومده بودن
اما جیمین هنوز به اوتاق شون نیومد بود
یاد مشتی که جی یون به جیمین زد اوفتاد و به خودش گفت
ات........
حتما خیلی دردش اومده اما چرا اونجوری نگام میکرد
انگار ازم ناراحت یا عصبانی بود نکنه براش سوي تفاهم پیش اومده
اگه اینطور باشه باید باهاش حرف بزنم
همش تقسیر اون بود ازت متنفرم کانگ جی یون لعنت به روزی که باهات آشنا شدم
همینطور به نقطه نامعلومی خیره شده بود حتا فکر کردن به اون عوضی
عصبانیش میکرد که با صدایه در از افکارش بيرون اومد و نگاهش رو به در داد جیمین وارده اوتاق شد و بعد از برداشتن لباسی از کمد برداشت
ات نگاهش روی لب جیمین بود که بخاطر اون زخمي شده
وقتی جیمین به حمام رفت ات از اوتاق خارج شد و جعبه کمک های اولیه رو آور و روی تخت نشست جیمین با پوشیدن لباسش از حمام خارج شد
بدون حرفی میخواست از اوتاق خارج بشه که با صدای ات وایستاد
ات : نمیدونم دلیل این رفتارت چیه اگه نمیخواهی باهام حرف بزنی
یا توی صورتم نکاه کنی اما باید روی زخمت پماد بزنی
تا زود خوب بشه
ادامه دارد؟؟؟؟؟؟؟؟
۴۷۶
۲۰ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.