عشق تصادفی
#عشق_تصادفی
p.7
روز بعد
ویوا.ت
هنوز مشخص نیست که کامل خوب شدم یا نه ولی میتونم با کمک پرستار بلند شم دکتر میگه همین هم زیاده که میتونم
وایستم و
باید برام ناهار می آورن اما دیر شده بود و من هم خیلی گشنم بود که همون پرستار گورخری با یه ویلچر اومد و گفت امروز سر میز نهار خوری اصلی نهار میخوریم
بعد بهم کمک کرد که سر ویلچر بشینم و من رو برد سمت میز نهار خوری
اون جا اقای جونگ و چند تا اقای دیگه هم نشسته بودم
آقای جونگ:او ا.ت شنیدم که میتونی سر پا وایستی
ا.ت:بله درسته …….
این پارت سوم امروز بود از خداتون هم باشه
اون قلب رو قرمزش هم کنید بی زحمت
p.7
روز بعد
ویوا.ت
هنوز مشخص نیست که کامل خوب شدم یا نه ولی میتونم با کمک پرستار بلند شم دکتر میگه همین هم زیاده که میتونم
وایستم و
باید برام ناهار می آورن اما دیر شده بود و من هم خیلی گشنم بود که همون پرستار گورخری با یه ویلچر اومد و گفت امروز سر میز نهار خوری اصلی نهار میخوریم
بعد بهم کمک کرد که سر ویلچر بشینم و من رو برد سمت میز نهار خوری
اون جا اقای جونگ و چند تا اقای دیگه هم نشسته بودم
آقای جونگ:او ا.ت شنیدم که میتونی سر پا وایستی
ا.ت:بله درسته …….
این پارت سوم امروز بود از خداتون هم باشه
اون قلب رو قرمزش هم کنید بی زحمت
۳.۰k
۳۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.