پسری با طمع عشق 🦋 🤍 🦋

پسری با طمع عشق 🦋

ا/ت یه دختر 16 ساله که با بدبختی اودیشن(ازمون) خانندگی داده و قبول شده
وباید وسایلاشو جمع کنه بره کره که توی کره..........
ᰔᰔᰔᰔᰔᰔᰔᰔᰔᰔᰔᰔᰔᰔᰔᰔᰔᰔᰔᰔ


Prt7

و به ا/ت گفتم شب بیاد اما جواب نداد زنگ زدم
بهش اما بازم جواب نداد
نگران شدم رفتم تو سالن دنس دیدم داره میرقصه
یواشکی نگاهش می کردم کار ش که تموم شد راه افتادم دنبالش ببینم چکار میکنه دیدم کاری نکرد و رفت تو اتاقش رفتم دم در اتاق در زدم ا/ت درو باز. کرد که ی دفه کشوندم داخل میدونی اگه منو تو رو باهم ببین اخراجم می کنن هان
هوپی چاگیا قشنگم اینقد حرص نخور باشه..؟؟
ا/ت: باشه
هوپی: بر پوش تا بریم بیرون
ا/ت :اوک
ا)/ت :هوپی بیا
هوپی :بله
ا/ت:کدومو بپوشم
هوپی :هر دوتاش خوبه ولی این قشنگه
ا/ت: باشه برو بیرون تا بپوشم
هوپی :ینی نمونم
ا/ت :هوپیییی (با داد)


بیب بریم پارت بدی 🐼 🧚



لایک و کامنت فراموش نشه