مروارید آبی

مروارید آبی
Part ⁶⁹
+خب دختره بهش خیانت میکنه؟
_ نه دختره اصلا اهل قرار نبود بار اولش بود که با جیمین وارد رابطه میشه...
بعد از فوق لیسانس که هشت سال رابطه شون ادامه پیدا میکنه...
دختره از جیمین جدا میشه... همراه مادر پدر و برادرش میرن ایتالیا
جیمین همینطور چشمش به برگشت اون دختر میمونه ... اونا بهم خیلی وابسته بودن ولی خب.. کسی از اینده خبری نداره
+ چه داستان عاشقیشون بد تموم شد
_اره
+ببینم کسی از دختره خبر نگرفت؟
_بعضیا میگن ازدواج کرده و بچه دار شده...
_بعضیام میگن سرطان گرفته..
کسی خبر راست و نمیدونه
+کوک نظرت چیه؟
_ راجبه چی؟
+خب من خیلی با جیمین بد بودم درسته حقش بود ولی خب... میخوام سراغی از دختره بگیرم...
_ نکنننننن (کشیده)
+چرااااا مگه نمیگی همو دوست دارننن؟
تو هم که قدرت اینو داری که ازش خبری پیدا کنی تو فقط شماره شو پیدا کن برام
_ چرا پیدا کنم وقتی دارم؟
+پس چرا این همه مدت بهش زنگ نزدی؟؟
_ خواستم سراغ بگیرم ولی جیمین نزاشت گفت فراموش کرده دختره رو ولی نکرده دیشب فهمیدم جیمین هنوزم دوسش داره.. وقتی مست بود گفت دلم براش تنگ شده..
+خب پس حله ماموریت شروع شد خنده
_ اگه گفت بری ایتالیا چی؟
+اگه گفت میام کره چی؟
_یعنی تو واقعا میخوای بری ایتالیا؟
+کوک قدرت عشق و دستکم نگیر!


#رمان #فیک #سناریو #واکنشات
#جونگکوک #تهیونگ #جیهوپ #نامجون #جین #جیمین #شوگا #بی_تی_اس #ارمی