part ❷❽
#part_❷❽
#khanevadeh_hoseleh_sar_bar
هوف نه نزدیک بود منو بکشه ( یواش)
آرمین : چیزی گفتی؟
آرش : ها ن میگم ک این فیلم چقد خنده داره
آرمین : پس اون وقت باید گفت : « خنده داره نه! دلم تنگه حتی واس اخلاق زهرمارتم 😂 »
آرش : 😂 خوب شد یادم انداختی این چن روز از بچه ها خبری داری؟
آرمین : ن بزا زنگ بزنم ب حامیم
آرش : بزن
آرمین : زنگ زدم بعد چن بوق جواب داد..
حامیم : جانم!
آرمین : سلام دادش خوبی میگم ک این چن روز نتونستیم همو ببینیم میگم ک همگی جمع شیم یه دورهمی ای بگیریم نظرت چیه؟
حامیم : آره خوبع ولی فک نکنم ک امین و علی بیان
آرمین : چرا؟ مگه چیزی شده
حامیم : چیزی نشده علی کنسرت داره اصن حوصله نداره سرش درد میکنه امینم ک من میشناسم نمیاد
آرمین : علیو ک آره نمیاد ولی تو از کجا میدونی امین نمیاد من زنگ میزنم میگم بهش
حامیم : اوک باش ساعت چن حاضر شم؟
آرمین : یه ساعت بعد
حامیم : اوکیه فعلا میبینمت
آرمین: فعلا
آرش تو هم یه زنگی بزن ب مسیح دیگ مثلا داداشین به زنگی بزن حالشو بپرسم
آرش : آره بزا زنگ بزنم
آرمین : آره بزن
آرش : تو رو بزنم؟
ارمین : ن به مسیح زنگ بزن
آرش : زنگ زدم بعد سه چار بار زنگ زدم جواب نداد.. راستش نگرانش شدم تصمیم گرفتم برم خونه ببینم اونجاس!
Youna:
تو خونه تنها نشسته بودم ماشالا همه هم رفتن حتی نمیگن من کجام چیکا میکنم اصن ببینن مردم یا زندم.. ول کن بابام یونا تو همیشه تنها بودی علی هم که با مجیده اونم منو ول کرده رفته با اونا میگرده
حالا این همه حرف زدم که گوشیمم زنگ خورد مسیح بود
مسیح : سلام
یونا : سلام چیزی شده؟
مسیح : میخواستم حالتو بپرسم و یه خبری درباره علی بدم بهت
یونا : چیزی شده؟ بلایی سرش اومده؟
مسیح : هول نشو میگم، علی عاشق شده
یونا : چییی؟؟ واقعا داری دروغ میگی
مسیح : ن بابام دروغم کجا بود؟!
یونا : باش الان کجایین
مسیح : من ک خونم علیو نمیدونم
یونا : اوک ممنون فعلا
گوشیو قطع کردم زنگ به علی بزنم ببینم کجاس؟!
زنگ زدم جواب داد :
علی : جانم داداشی
یونا : من داداشت نیستم کجایی؟
علی : چرا چیزی شده؟ من بیرونم
یونا : میدونم بیرونی کجاشی؟
علی : همین پارک بغل خونه حامیم و امین
یونا : اومدم صب کن میخوام یه چیزی بگم همونجا وایسا اوکیه؟
علی : اوکیه ولی چیزی شده؟
یونا : قطع کن اومدم پنج دیقه ای اومدم
#khanevadeh_hoseleh_sar_bar
هوف نه نزدیک بود منو بکشه ( یواش)
آرمین : چیزی گفتی؟
آرش : ها ن میگم ک این فیلم چقد خنده داره
آرمین : پس اون وقت باید گفت : « خنده داره نه! دلم تنگه حتی واس اخلاق زهرمارتم 😂 »
آرش : 😂 خوب شد یادم انداختی این چن روز از بچه ها خبری داری؟
آرمین : ن بزا زنگ بزنم ب حامیم
آرش : بزن
آرمین : زنگ زدم بعد چن بوق جواب داد..
حامیم : جانم!
آرمین : سلام دادش خوبی میگم ک این چن روز نتونستیم همو ببینیم میگم ک همگی جمع شیم یه دورهمی ای بگیریم نظرت چیه؟
حامیم : آره خوبع ولی فک نکنم ک امین و علی بیان
آرمین : چرا؟ مگه چیزی شده
حامیم : چیزی نشده علی کنسرت داره اصن حوصله نداره سرش درد میکنه امینم ک من میشناسم نمیاد
آرمین : علیو ک آره نمیاد ولی تو از کجا میدونی امین نمیاد من زنگ میزنم میگم بهش
حامیم : اوک باش ساعت چن حاضر شم؟
آرمین : یه ساعت بعد
حامیم : اوکیه فعلا میبینمت
آرمین: فعلا
آرش تو هم یه زنگی بزن ب مسیح دیگ مثلا داداشین به زنگی بزن حالشو بپرسم
آرش : آره بزا زنگ بزنم
آرمین : آره بزن
آرش : تو رو بزنم؟
ارمین : ن به مسیح زنگ بزن
آرش : زنگ زدم بعد سه چار بار زنگ زدم جواب نداد.. راستش نگرانش شدم تصمیم گرفتم برم خونه ببینم اونجاس!
Youna:
تو خونه تنها نشسته بودم ماشالا همه هم رفتن حتی نمیگن من کجام چیکا میکنم اصن ببینن مردم یا زندم.. ول کن بابام یونا تو همیشه تنها بودی علی هم که با مجیده اونم منو ول کرده رفته با اونا میگرده
حالا این همه حرف زدم که گوشیمم زنگ خورد مسیح بود
مسیح : سلام
یونا : سلام چیزی شده؟
مسیح : میخواستم حالتو بپرسم و یه خبری درباره علی بدم بهت
یونا : چیزی شده؟ بلایی سرش اومده؟
مسیح : هول نشو میگم، علی عاشق شده
یونا : چییی؟؟ واقعا داری دروغ میگی
مسیح : ن بابام دروغم کجا بود؟!
یونا : باش الان کجایین
مسیح : من ک خونم علیو نمیدونم
یونا : اوک ممنون فعلا
گوشیو قطع کردم زنگ به علی بزنم ببینم کجاس؟!
زنگ زدم جواب داد :
علی : جانم داداشی
یونا : من داداشت نیستم کجایی؟
علی : چرا چیزی شده؟ من بیرونم
یونا : میدونم بیرونی کجاشی؟
علی : همین پارک بغل خونه حامیم و امین
یونا : اومدم صب کن میخوام یه چیزی بگم همونجا وایسا اوکیه؟
علی : اوکیه ولی چیزی شده؟
یونا : قطع کن اومدم پنج دیقه ای اومدم
۳.۵k
۱۳ اسفند ۱۴۰۲