part :11
part :11
(علامت کوک _علامت ته+)
وقتی از هم جدا شدیم جونگ کوک با خجالت سرشو انداخت پایین
_عام من ....من باید برم .... عاره باید برم غذا درست کنم 😅
بعد سریع از اتاق رفت بیرون. وای خدای من این دیگه چی بود .... انقد ذوغ داشتم که نمیشه توصیفش کرد اونم منو دوست داشت . بهتر از این نمیشه دلم میخواست برم و بغلش کنم . از اتاق رفتم بیرون رفتم سمت آشپز خونه و دیدم بایه لبخند قشنگ که زیادی به صورتش میومد داره آشپزی میکنه
قلبم ... خیلی بیقراری میکنه ... همینجوری داشتم نگاش میکردم و قلبم از خود بیخود میشد . رفتم سمتش تا منو دید خجالت کشید و نگاش رو ازم دزدید
+هی پسر خجالت واسه چیه
_عاخه ... عاخه
یه بوسه رو گونش کاشتم
+تو الان دیگه متعلق به منی نه ؟!
_عوم
اونم یه بوسه رو گونم کاشت .
راوی : ( بعد اینکه ناهار خوردن کوکی وسایل و جمع کرد و ضرفا رو شست و به تهیونگ گفت میتونه بره ولی تهیونگ میدونست اگه بره قلبش خیلی بی تا بی میکنه . این پسر باهاش چیکار کرده بود . انگار کل زندگیش تو چشماش خلاصه شده بود . جونگ کوک هم دست کمی از تهیونگ نداشت تو دلش داشتن قند آب میکردن آنقدر خوشحال بود که به کل یادش رفته بود پدرش باهاش چیکار کرده )
(علامت کوک _علامت ته+)
وقتی از هم جدا شدیم جونگ کوک با خجالت سرشو انداخت پایین
_عام من ....من باید برم .... عاره باید برم غذا درست کنم 😅
بعد سریع از اتاق رفت بیرون. وای خدای من این دیگه چی بود .... انقد ذوغ داشتم که نمیشه توصیفش کرد اونم منو دوست داشت . بهتر از این نمیشه دلم میخواست برم و بغلش کنم . از اتاق رفتم بیرون رفتم سمت آشپز خونه و دیدم بایه لبخند قشنگ که زیادی به صورتش میومد داره آشپزی میکنه
قلبم ... خیلی بیقراری میکنه ... همینجوری داشتم نگاش میکردم و قلبم از خود بیخود میشد . رفتم سمتش تا منو دید خجالت کشید و نگاش رو ازم دزدید
+هی پسر خجالت واسه چیه
_عاخه ... عاخه
یه بوسه رو گونش کاشتم
+تو الان دیگه متعلق به منی نه ؟!
_عوم
اونم یه بوسه رو گونم کاشت .
راوی : ( بعد اینکه ناهار خوردن کوکی وسایل و جمع کرد و ضرفا رو شست و به تهیونگ گفت میتونه بره ولی تهیونگ میدونست اگه بره قلبش خیلی بی تا بی میکنه . این پسر باهاش چیکار کرده بود . انگار کل زندگیش تو چشماش خلاصه شده بود . جونگ کوک هم دست کمی از تهیونگ نداشت تو دلش داشتن قند آب میکردن آنقدر خوشحال بود که به کل یادش رفته بود پدرش باهاش چیکار کرده )
۶.۹k
۱۶ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.