پارت۶
#پارت۶
_باشه میبخشمت ولی دفع اخرت باشه
+اوففف خب بلخره بخشیدی دیگه
_نه
+چراااااااا
_فک میکنی به همین اسونیا میبخشمت نخیر جناب جئون(میره)
+دختره پرو، کجا میری(با داد)
_سر کلاس زنگ خورده
+وایسا منم بیام
_بیا
(وقتی که رسیدن کلاس) علامت معلم٪
٪میبینم دیر میاین سر کلاس جمع کنید بریم دفتر مدیر
+معلم جدیدی اخه تاحالا ندیده بودمت
٪زود با من بیاد دفتر مدیر
_+اوکیه
علامت مدیر~
~چیشده جناب کانگ
٪این پسر و این دختر دیر اومدن کلاس
~شما حق ندارید به این دو نفر چیزی بگین
~بچه ها شما برید سر کلاس بشینید من با ایشون حرف بزنم
_+چشم
+معلمه جدیده هوا برش داشته
_اره بابا ولش کن
+کجا میری در کلاس رو گذشتی
_اصلا حواس برام نمونده
+جوجه کوچولوی من
_یااااااااااااا
+چیه مگه جوجه منی دیگه
_من مال تو نیستم
+واقعا میخای شب......(یوری میپره وسط حرفش)
_جونگ کوک ساکت شو
+چشم جوجه
_جونگ کوک این دستو میبینی میاد الان تو دهنت
+این مشت رو میبینی میاد تو صورتت
_دو تلت میلاد منو بژنی(حالت کیوت)(تو دلت میاد منو بزنی)
+معلومه که نه جوجه من و توهم زورت نمیرسه که منو بزنی
_خب باشه بیا بریم سر کلاس
+باشه جوجه من
_میا
÷جونم یوری
_بیا اینجا
÷باشه عشقم
_چیشد با تهیونگ اشتی کردی
÷نه
_خاک توسر خنگت کنم
÷ولم کنا
_ولت کردم اینجوری شدی
÷برو بابا(میره میشینه سر جاش)
_رفتم بابا(میره میشینه سر جاش)
+یوری
_ها
+اگه یروزی بدزدمت چیکار میکنی
_نمیتونی منو بدزدی
+جدی میفرمایی
_بلع
+باشه
+یوری یه سوال ازت بپرسم
_بپرس
+اگه ببرمت خونم باهام میخابی
_(تو شک بچم)
+الو با توهم
_اره چراکه هم خوشتیپی هم مافیایی هم جذاب
+واقعا
_ارع
+پس من امشب هم تهیونگ هم میا هم تو رو دعوت میکنم تو عمارتم میای
_اره چراکه نه
+اوکیه دمت گرم
_من یه سوال ازت بپرسم
+بپرس
_تو دوسم داری
+جواب جوجه ها خاموشیست
_عع بگو دیگه
+نه
ویو یوری
بعد از اینکه گفت نه واقعا دلم چند تیکه شد واقعا این عشق یکطرفه بوده این همه مدت باورم نمیشه
ویو کوک
بعد از اینکه گفتم نه انگار ناراحت شد و رفت تو فکر چرا اینجوری شد اخه این بچه دیگه از اون لحظه به بعد باهام حرف نزد
(فلش بک به شب)
ویو یوری
اماده شدم لباسم رو پوشیدم یه مدل باز بوداما احمیتی ندادم و رفتم
بعد از اینکه رسیدم دیدم هیچکس نیومده بود جونگ کوک که خوابیده بود رو کاناپه قشنگ معلوم بود یه نگاهیی به ساعت انداختم دیدم دوساعت زود اومدم اما چرا جونگ کوک ساعت ۹دعوت کرده بود و الان ساعت ۷ خدایا خودت کمکم کن دیگه نمیکشم اخه چرا اینجوری شد
رفتم رو کاناپه نشستم که در زدن دیدم یه دختر با موهای باز و بهم ریخته با یه لباس باز وارد خونه شد معلوم بود یه هرزس که یو گفت (علامت *لیا دختر خاله هرزه کوک)
*ددی جونگکوک بیا پیشم
_باشه میبخشمت ولی دفع اخرت باشه
+اوففف خب بلخره بخشیدی دیگه
_نه
+چراااااااا
_فک میکنی به همین اسونیا میبخشمت نخیر جناب جئون(میره)
+دختره پرو، کجا میری(با داد)
_سر کلاس زنگ خورده
+وایسا منم بیام
_بیا
(وقتی که رسیدن کلاس) علامت معلم٪
٪میبینم دیر میاین سر کلاس جمع کنید بریم دفتر مدیر
+معلم جدیدی اخه تاحالا ندیده بودمت
٪زود با من بیاد دفتر مدیر
_+اوکیه
علامت مدیر~
~چیشده جناب کانگ
٪این پسر و این دختر دیر اومدن کلاس
~شما حق ندارید به این دو نفر چیزی بگین
~بچه ها شما برید سر کلاس بشینید من با ایشون حرف بزنم
_+چشم
+معلمه جدیده هوا برش داشته
_اره بابا ولش کن
+کجا میری در کلاس رو گذشتی
_اصلا حواس برام نمونده
+جوجه کوچولوی من
_یااااااااااااا
+چیه مگه جوجه منی دیگه
_من مال تو نیستم
+واقعا میخای شب......(یوری میپره وسط حرفش)
_جونگ کوک ساکت شو
+چشم جوجه
_جونگ کوک این دستو میبینی میاد الان تو دهنت
+این مشت رو میبینی میاد تو صورتت
_دو تلت میلاد منو بژنی(حالت کیوت)(تو دلت میاد منو بزنی)
+معلومه که نه جوجه من و توهم زورت نمیرسه که منو بزنی
_خب باشه بیا بریم سر کلاس
+باشه جوجه من
_میا
÷جونم یوری
_بیا اینجا
÷باشه عشقم
_چیشد با تهیونگ اشتی کردی
÷نه
_خاک توسر خنگت کنم
÷ولم کنا
_ولت کردم اینجوری شدی
÷برو بابا(میره میشینه سر جاش)
_رفتم بابا(میره میشینه سر جاش)
+یوری
_ها
+اگه یروزی بدزدمت چیکار میکنی
_نمیتونی منو بدزدی
+جدی میفرمایی
_بلع
+باشه
+یوری یه سوال ازت بپرسم
_بپرس
+اگه ببرمت خونم باهام میخابی
_(تو شک بچم)
+الو با توهم
_اره چراکه هم خوشتیپی هم مافیایی هم جذاب
+واقعا
_ارع
+پس من امشب هم تهیونگ هم میا هم تو رو دعوت میکنم تو عمارتم میای
_اره چراکه نه
+اوکیه دمت گرم
_من یه سوال ازت بپرسم
+بپرس
_تو دوسم داری
+جواب جوجه ها خاموشیست
_عع بگو دیگه
+نه
ویو یوری
بعد از اینکه گفت نه واقعا دلم چند تیکه شد واقعا این عشق یکطرفه بوده این همه مدت باورم نمیشه
ویو کوک
بعد از اینکه گفتم نه انگار ناراحت شد و رفت تو فکر چرا اینجوری شد اخه این بچه دیگه از اون لحظه به بعد باهام حرف نزد
(فلش بک به شب)
ویو یوری
اماده شدم لباسم رو پوشیدم یه مدل باز بوداما احمیتی ندادم و رفتم
بعد از اینکه رسیدم دیدم هیچکس نیومده بود جونگ کوک که خوابیده بود رو کاناپه قشنگ معلوم بود یه نگاهیی به ساعت انداختم دیدم دوساعت زود اومدم اما چرا جونگ کوک ساعت ۹دعوت کرده بود و الان ساعت ۷ خدایا خودت کمکم کن دیگه نمیکشم اخه چرا اینجوری شد
رفتم رو کاناپه نشستم که در زدن دیدم یه دختر با موهای باز و بهم ریخته با یه لباس باز وارد خونه شد معلوم بود یه هرزس که یو گفت (علامت *لیا دختر خاله هرزه کوک)
*ددی جونگکوک بیا پیشم
۶.۴k
۱۶ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.