ددی فاکر
ددی_فاکر
پارت ۹۲
صب شد کوک از خواب بیدار شد
جونگ میونگ هنوز نیومده بود...کوک هم واسش مهم نبود.. ولی میخواست بدونه کجاس؛جونگ میونگ واسش شبیه ی هرزه شده بود...
پاشد و رفت تو سالن...دلش خواست که بره پیش ساناکو
بدون اینکه صبونه بخوره حاضر شد و رف بیرون...
....................................
@ آقا دستور دادن کسیو را ندیم
جونگ میونگ:: میفهمی چی میگی؟؟؟من زنشم
@ نمیشه...
جونگ میونگ:: اگه نرفتی کنار خودم اخراجت میکنم مرتیکه د گمشو
@ زنگ میزنم آ....
جونگ میونگ اصلحشو در اورد و بهش شلیک کرد...
جسم بیجونش افتاد زمین..بی تفاوت وارد شد رفت داخل خونه..که بره پیش ساناکو...
....................
کوک:: میشنوم..
& آقا باید بیاین شرکت
کوک:: الان نمیتونم..دارم میرم جایی
& باید بیاین مهمه
کوک:: میگم کار دارم!
& به حضورتون احتیاجه...
کوک:: آییششش گندتون بزنن ک عرضه انجام هیچ کاریو ندارین!
#dasam
پارت ۹۲
صب شد کوک از خواب بیدار شد
جونگ میونگ هنوز نیومده بود...کوک هم واسش مهم نبود.. ولی میخواست بدونه کجاس؛جونگ میونگ واسش شبیه ی هرزه شده بود...
پاشد و رفت تو سالن...دلش خواست که بره پیش ساناکو
بدون اینکه صبونه بخوره حاضر شد و رف بیرون...
....................................
@ آقا دستور دادن کسیو را ندیم
جونگ میونگ:: میفهمی چی میگی؟؟؟من زنشم
@ نمیشه...
جونگ میونگ:: اگه نرفتی کنار خودم اخراجت میکنم مرتیکه د گمشو
@ زنگ میزنم آ....
جونگ میونگ اصلحشو در اورد و بهش شلیک کرد...
جسم بیجونش افتاد زمین..بی تفاوت وارد شد رفت داخل خونه..که بره پیش ساناکو...
....................
کوک:: میشنوم..
& آقا باید بیاین شرکت
کوک:: الان نمیتونم..دارم میرم جایی
& باید بیاین مهمه
کوک:: میگم کار دارم!
& به حضورتون احتیاجه...
کوک:: آییششش گندتون بزنن ک عرضه انجام هیچ کاریو ندارین!
#dasam
۸.۳k
۳۰ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.