My cute and sweet boyfriend

My cute and sweet boyfriend !
#i.n #stray_kids #takparty
با مو هایی بهم ریخته و باز از اتاقت بیرون اومدی یکم نزدیکتر رفتی
با دیدن جونگین،دوست پسرت که روی کاناپه نشسته و داره به انیمیشن مورد علاقه اش نگاه میکنه لبخندی زدی ، ساندویچی که خودش درست کرده بود را کامل در دهنش گذاشت که باعث شد شبیه ماهی بادکنکی بشه ، لپ های سفیدش که وجود داشتن ، همراه با لباس های صورتی‌اش زیادی ناز و کیوت بود
لحظه ای دلت برای این حد از کیوتی جونگین ، ضعف رفت
به طرف آشپز خونه رفتی و درحالی که داشتی واسه‌ی خودت آب میریختی ، نگاهت هنوزم روی دوست پسرت بود
با خودت سوال کردی " چرا این بشر انقدر کیوته؟"
موهایی که فر کرده بود ، لباس های صورتی رنگش و همینطور کارتونی که داشت نگاهش می‌کرد
اورا شبیه به یک پسر بچه کوچولو ۳ ساله کرده بود
آب را خوردی ، تو پشت جونگین بودی ، دلت میخواست اون پسر کیوت و ناناز رو بگیری و تو بغلت ، خفه اش کنی
از پشت با قیافه ای شیطون رفتی و از عقب ، دستات را دور گردنش حلقه کردی سرت را به سرش چسبوندی، کار یهوییت باعث شد کمی بترسه اما از بوی عطری که داشتی میدونست دوست دختر شیطونشه
لبخند روباهی اش رو زد و دستش را روی دستت گذاشت و گفت
_ چیشده عزیزم ؟
سرت رو از سرش برداشتی،سرش رو بالا گرفت و به تو نگاه کرد
با صدایی کیوت گفتی
= الان خیلی کیوت و نازی ای انییی
با شنیدن جمله ات لبخندی زد ، با صدایی دیپ و کلفتی گفت
_ مطمئنی که کیوتم؟
بابت تغییر صداش ، خنده ای کردی
دست هات را از دور گردنش برداشتی و کمی ازش فاصله گرفتی
جونگین کامل چرخید،دستش را پشت کمرت گذاشت و یهو تورو با یه حرکت روی کاناپه خوابوند و خودشم روت خیمه زد
دوباره با همان صدا گفت
_ دوست داری .. ببینی از این لحظه به بعدم .. کیوت و ناز هستم یا نه ؟

《 نظرتون واسم خیلی ارزشمنده زیبا 🤍🥲 》
دیدگاه ها (۲۱)

وقتی رئیسه،دعوا کردین و ... part 1 #هیونجین #استری_کیدز #دوپ...

وقتی رئیسه،دعوا کردین و ... part 2#هیونجین #استری_کیدز #دوپا...

You are more important than food ! ( part 2 end ) #changbin ...

You are more important than food ! ( part 1 ) #changbin #str...

دو پارتی از جونگین : (وقتی که اشتباهی بهش قرص تحریک کننده دا...

سناریو چان

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط