پارتهشتم

#پارت_هشتم
دوست داشتم تمام حواسم رو جمع یاد گرفتنِ مراحل آزمایش و گفته‌های استاد کنم و من حتی یک صفحه از جزوه کتبی رو نداشتم
جلسه آخر بعد از نوشتن از جزوه‌ی یکی از دانشجوهایی که هیچ شناختی ازش نداشتم کژال گفت
_بریم برام کپی بگیریم
_بنویس دیگه
من خلاصش کردم،اصلیش سی،چهل صفحس
_حالا موقع خوندن خودم جاهای مهمو علامت میزنم دوباره میخونم
اصلا حوصله نوشتن از اینا رو ندارم
_اوکی
من تند تند نوشتم اصلا کپیش واضح نمیشه
از برگه خودش کپی بگیری بهتره...
همون موقع گوشیم زنگ خورد و مامان بود
سریع کیف پولم و دفتر رو برداشتم و گفتم
_کژال برگه‌ها رو بذار کیفم بیا...
آروم داخل سالن قدم میزدم و با مامان حرف میزدم
مهمان داشتیم و اطلاع میدادم که چه ساعتی میرسم خونه
کژال به سرعت اومد و بعد از گرفتن کپی به کلاس برگشتیم...
اون جلسه تموم شد و بعد از سپری کردن فرجه‌ امتحانات،دونه‌به‌دونه کتاب‌های حجیمِ تخصصی رو میخوندم
و بعد از هر امتحان نمره‌های مطلوبم رو داخل سایت میدیدم و انرژی میگرفتم همه رو با نمره‌های عالی پاس کرده بودم که حالا نوبت به امتحان کتبی آزمایشگاه رسید
دوران امتحان به شدت کمبود خواب داشتم و بخاطر فاصله‌ی کم بین امتحانات مجبور بودم روزها بعد از امتحان تا آخر شب بخوابم و شب‌ها شروع به خوندن میکردم
اون شب بارها دنبال جزوه گشتم اما پیدا نمیکردم
با ناامیدی به کژال زنگ زدم که گفت _اونروز برای اینکه زودتر بیام پایین گذاشتم زیر کیفت
_وای خدا
خب چرا نگفتی؟
من فکر میکردم گذاشتی توی کیفم دیگه چیزی نگفتم
_خب رفتی خونه نفهمیدی نیست؟
_چندتا جزوه داشتم فکر کردم لابه‌لای اوناس...
شب امتحان بود و نه فرصت دوباره نوشتن از جزوه کژال داشتم نه حوصله‌ای برای خوندن
من به هشت نمره کتبی نیاز داشتم
اما حالا هیچ منبعی نداشتم و چاره‌ای جز خوابیدن و حفظ آرامش مصنوعی نبود...
روز بعد با کلافگی دیرتر از همه رسیدم سر جلسه
نه شماره صندلی کژال نزدیکم بود نه دوست‌هایی که میشناختم
هیچکدوم از سوالات امتحانم رو نتونستم پاسخ بدم و آخرین نفر با تحویل دادن برگم کژال اومد سمتم و گفت
_چطور بود؟
_هیچکدوم از سوالارو نتونستم جواب بدم
هشت نمرم پرید
_یعنی چی آخه؟
جوابا کوتاه کوتاه بود
کسی نتونست بهت برسونه؟
_هه
روزایی که بلدیم فرشته بالاسرمونه امروز ملکه‌ی عذاب
_اشتباه کردیم
باید دیشب چیزایی که مهم بود بهت میگفتم
_من خلاصه‌ی اونو نوشته بودم
مال تو سی صفحه بود چطوری میخواستم بنویسم ازش؟
_خدای من،اصلا باورم نمیشه
مگه میشه آخه جزوت نباشه...
دیدگاه ها (۲)

#پارت_نهم_اگه از عملیِ آزمایشگاه دوازده نمره رو کامل بگیرم ب...

#پارت_دهمبعد از چند دقیقه گشتن چندتا برگه‌ی خیس اورد سمتم و ...

#پارت_هفتمتصور داشتم آروند مثل همیشه بیاد مقابلم و با لحنی ت...

#پارت_ششمصدای خنده‌ی تمسخرگونه‌ی بچه‌ها بلند شد و من از استر...

چیکار کنم که موقع امتحان میانترم نمره خوبی بگیرم😍🧭 ۱. بدون د...

p۷واقعا چیکار باید بکنم؟! صدای داد و فریادشون میومدهعی.. پشت...

عشق تلخ شیرین

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط