جغد کوچولوی من 🦉:
جغد کوچولوی من 🦉:
part: 36
.
دیانا:
دختره انتر اکبیری
ارسلان: عشقم به کی اینطوری فحش میدی
-دختره انتر کیه به نظرت
ارسلان: مهگل
-ارسلان اسمشو به زبون نیار میزنمت
ارسلان: حالا چرا ناراحت میشی
-جنده میگه من هروز میرم پ. ر. د. م. و ترمیم میکنم
ارسلان: عشقم درست صحبت من اون خودش هر گوهی بخواد میخوره
-ارسلان پریودم که هیچ اعصابم ندارم من میرم بخوابم
رفتم توی اتاق خوابیدم
با گرمی عطر مردونه یه نفر که حس کردم ارسلانه
بغلم کرد خودمو زدم به خواب
ارسلان: می دونم بیداری عشقم
-ارسلانــــــــــ
ارسلان: جونم
اومدم حرف بزنم داغی یه چیزی روی لبم حس کردم
لب پاینمو گاز گرفت همراهیش کردم بعد چند مین از هم
جدا شدیم.
-ارسلان وای به حالت کبود شده باشه
ارسلان: نه نشون میده مهر زدن که صاحب داری
-ارسلانـــــــــ
ارسلان: شوخی کردم بگیر بخواب
ارسلان بغلم کرد خوابیدیم
🌨صبح🌨:
بلند شدم ارسلان نبود اوفف دلم درد میکنه یعنی من ریدم توی این شانس رفتم دستشویی تصمیم گرفتم برم حموم
حوله مو برداشتم رفتم حموم 30مین بعد اومدم بیرون لباس پوشیدم(عکس هست)
موهامو خشک کردم رفتم بیرونـ خبری از بچه ها نبود زنگ زدم ارسلان
👇🏻شروع مکالمه👇🏻
-ارسلان کجاین
+عشقم اومدیم بیرون
-چرا منو نبردین
+الان میایم بعد خواب بودی
-بیدارم میکردین وای به حالتون بیاین خونه
☝🏻پایان مکالمه☝🏻
مرتیکه بیشعور دارم میمیرم رفته بیرون جعبه شکنجمو برداشتم رنگش بنفش بود همه ی بچه ها میدونستن جعبه شکنجه است اما ارسلان نع تله موشو گذاشتم توی جعبه
بچه ها بعد چند مین اومدن نیکا تا دید جعبه رو استرس گرفت
نیکا: نع
-اره اونم ارسلان
نیکا: داداشم نعـــــــــ
-ارسلان عشقم من خیلی دلم میخواد اینو تو برام باز کنی
ارسلان: کی اینو بهت داده
-دوستم اتوسا
ارسلان بازش کرد
-عشقم بیارش بیرون
ارسلان دستشو کرد توی جعبه
ارسلان: ایی دستم
-تا شما باشید دیگه بدون من بیرون نرید
ارسلان: دیانا عزیزم دستمو نابود کردی
ارسلان دستشو از توی تله اورد بیرون اخ بمیرم کبود شده بود
-الهی بمیرم همش تقصیر منه
ارسلان: دیانا نگا کن چی اوردم برات
ای ننه چه گردنبند خوشگلی
(عکس هست)
part: 36
.
دیانا:
دختره انتر اکبیری
ارسلان: عشقم به کی اینطوری فحش میدی
-دختره انتر کیه به نظرت
ارسلان: مهگل
-ارسلان اسمشو به زبون نیار میزنمت
ارسلان: حالا چرا ناراحت میشی
-جنده میگه من هروز میرم پ. ر. د. م. و ترمیم میکنم
ارسلان: عشقم درست صحبت من اون خودش هر گوهی بخواد میخوره
-ارسلان پریودم که هیچ اعصابم ندارم من میرم بخوابم
رفتم توی اتاق خوابیدم
با گرمی عطر مردونه یه نفر که حس کردم ارسلانه
بغلم کرد خودمو زدم به خواب
ارسلان: می دونم بیداری عشقم
-ارسلانــــــــــ
ارسلان: جونم
اومدم حرف بزنم داغی یه چیزی روی لبم حس کردم
لب پاینمو گاز گرفت همراهیش کردم بعد چند مین از هم
جدا شدیم.
-ارسلان وای به حالت کبود شده باشه
ارسلان: نه نشون میده مهر زدن که صاحب داری
-ارسلانـــــــــ
ارسلان: شوخی کردم بگیر بخواب
ارسلان بغلم کرد خوابیدیم
🌨صبح🌨:
بلند شدم ارسلان نبود اوفف دلم درد میکنه یعنی من ریدم توی این شانس رفتم دستشویی تصمیم گرفتم برم حموم
حوله مو برداشتم رفتم حموم 30مین بعد اومدم بیرون لباس پوشیدم(عکس هست)
موهامو خشک کردم رفتم بیرونـ خبری از بچه ها نبود زنگ زدم ارسلان
👇🏻شروع مکالمه👇🏻
-ارسلان کجاین
+عشقم اومدیم بیرون
-چرا منو نبردین
+الان میایم بعد خواب بودی
-بیدارم میکردین وای به حالتون بیاین خونه
☝🏻پایان مکالمه☝🏻
مرتیکه بیشعور دارم میمیرم رفته بیرون جعبه شکنجمو برداشتم رنگش بنفش بود همه ی بچه ها میدونستن جعبه شکنجه است اما ارسلان نع تله موشو گذاشتم توی جعبه
بچه ها بعد چند مین اومدن نیکا تا دید جعبه رو استرس گرفت
نیکا: نع
-اره اونم ارسلان
نیکا: داداشم نعـــــــــ
-ارسلان عشقم من خیلی دلم میخواد اینو تو برام باز کنی
ارسلان: کی اینو بهت داده
-دوستم اتوسا
ارسلان بازش کرد
-عشقم بیارش بیرون
ارسلان دستشو کرد توی جعبه
ارسلان: ایی دستم
-تا شما باشید دیگه بدون من بیرون نرید
ارسلان: دیانا عزیزم دستمو نابود کردی
ارسلان دستشو از توی تله اورد بیرون اخ بمیرم کبود شده بود
-الهی بمیرم همش تقصیر منه
ارسلان: دیانا نگا کن چی اوردم برات
ای ننه چه گردنبند خوشگلی
(عکس هست)
۷.۱k
۱۵ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.