//سلطنت راز آلود//
پارت 2
.......انگار این دوشیزه جوانی زيادی شجاعه اما با حرفای تو خالی
آنقدر حرفاش رو با قاطعیت توی صورتش کوبيد که الویز لحظه سکوت کرد همینطور که توی چشمانش خیره بود پوزخندی زد و ازش فاصله گرفت همین که بهش پشت کرد
الویز به خودش اومد چرا اینطوری شد انگار لحظه با نگاهش او را هیپنوتیزم کرده بود با عصبانیت به سمتش هجوم برد و دستش رو مشت کرد و به سمته اون فرد بلند کرد
اما اون انگار که میدونست عصبانیت دوشیزه جوان رو برانگیخته کرده جا خالی داد و به سمتش برگشت الویز از مهارت های رزمی بالای برخوردار بود ولی اون فرد دست کمی ازش نداشت و بدون اینکه آسیبی بهش بزنه تک تک ضربات اش رو جا خالی میداد
ناگهان مشت الویز رو توی دست اش گرفت و با دست دیگرش اون یکی دستش را گرفت و به درخت پشت سرش کوبيد
و بین خودش و درخت حبس اش کرد دستاش رو محکم گرفت بود و الویز نمیتونست هیچ حرکتی انجام بده اون فرد لبخند زیری روی لبش نقش بسته
......دیگه بازی کردن بسه
الویز که از این حد نزدیکی اون فرد اذیت شده بود سعی کرد خودش رو از حصار اش آزاد کنه
الویز : تمومش کن دیوانه ای یا مستی
........واقعا اونی که اول حمله کرد تو بودی نه من
اون فرد مکثی کرد و نگاه کلی به صورت الویز انداخت و نیشخند زد
.....اگه مست هم نباشم با دیدن تو حتما مست میشم
در عین بحث نگاه اون فرد روی چشمای الویز قفل شد چشمایی به زیبایی
دشت سرسبز که نظیرش را ندیده بود
اون دوشیزه بیش از حد شجاع بود چون توی پادشاهی ایتالیا که هیچ دوشیزه حتا اجازه نگاه کردن در چشمان مردی غریبه رو نداشت اون تا این حد با فرد روبه روش بحث کرده بود
الویز از این حد منحرفی و پرویی اون فرد از عصبانیت چشماش روی هم فشار داد و تقلا میکرد که از زیر دستای اون فرد راها بشه
با صدای قدم های فردی دیگه روی برگ های خشک روی زمین ازش فاصله گرفت کسی که بهشون نزدیک میشد انگار از آشنا های فرد رو به روش بود چون اسمش رو صدا زد
....جیمین تو اينجایی
جیمین قبل از اینکه ازش فاصله بگیره لباش رو به گوش الویز نزدیک کرد
جیمین : دوباره همدیگه رو میبینیم دوشیزه شجاع
بعد با لبخند جذابی ازش فاصله گرفت و به سمته فردی که اسمش رو صدا میزد رفت الویز که توی شوکه حرفای اون بود
تازه به خودش اومد و زود به راهی که جیمین ازش رفت بود نگاه کرد
که درحال سوار شدن روی اسپ اش بود
دوباره شنل روی سرش رو کشید و با صدای بلند خطاب بهش گفت
الویز : اومیدوار دیگه هیچ وقت نمبینمت
بعد با عصبانیت به سمته اسپ اش رفت و سوارش شد
اسلاید ها جیمین و الویز
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.