مرورگر شما از پخش ویدیو پشتیبانی نمی‌کند.

پارت

پارت _ ۷
دیدم تهیونگ داره میاد سمتم
کوک: چیزی شده
ته : برو اماده شو میخوایم بریم بار
کوک: اوکی

کوک استایل دخترکش و دارک زد اصلا اوفففف
ته هم همینطور

ته و کوک رفتن بار: کوک زیادی مست شده بود و تهیونگ رسوندش عمارت و خودش رفت به عمارت خودش
ویو کوک : وای چرا یوری اینجاست چرا ۲ تا یوری هست  چرا همه شدن یوری 😂

کوک هر کس رو که میدید  فکر کرد یوری عه و کمکم خوابش برد

ویو کوک : صبح بیدار شدم تمام بدنم درد میکرد ، دیشب زیاد خوردم ، پاشدم برم صبحونه بخورم که یادم اومد یوری از دیشب تو زیرزمینه نکنه بلایی سرش اومده 😐
وای کوک این چه فکریه میکنی اصلا به من چه ، نه حالا یه نگاهی میندازم
دیدگاه ها (۲)

پارت _ ۸کوک : رفتم و در زیر زمین رو باز کردم دیدم یوری همینج...

پارت _ ۹ کوک : اجوما ، بیا یه خدمتکار جدید داریمیوری : نمیخو...

پارت _ ۶ویو کوک : شروع کردم به ضربه زدن ( دوستان منحرف نشید ...

پارت _ ۵ ویو یوری : چشمامو باز کردم دیدم توی اتاق تاریکم یه ...

چند پارتی درخواستی (ازدواج کردی بیبی⁴؟)روش خیمه زدم و لباساش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط