Part 28
Part 28
deep wound = زخم عمیق
صورتمو برگردوندم که با چهره ی جونگکوک مواجه شدم
دارم خواب میبینم مگه نه؟
ناخواسته هینی از روی شُک کشیدم که چشمای جونگکوک باز شد
_بیدار شدی پرنسس من؟ هیچ میدونی چقد دلم برات تنگ شده بود؟
سریع جونگکوک رو هُلِش دادم و از رو تخت بلند شدم
+هه پرنسس من؟ یک بار ، فقط یکباره دیگه جوری رفتار کنی که انگار دوستم داری دیگه هیچوقت منو نمیبینی ، تو این همه مدت این رفتارارو با من کردی منو زندانی کردی حالا میگی دلم برات تنگ شده؟؟؟دلت خیلی غلط کرده
بعدشم میخواستی یکم از اون عشقت بزنی بیای منو ببینی که دلت تنگ نشه
اصن میدونی چیه؟؟! من اصلنم دلم برات تنگ نشده
اتفاقا هرروزم آرزو میکردم نبینمت
ازت متنفرم جئون جانگ کوک متنفرم ، میفهمی؟
دیگه حتی نمیخوام ریختتو ببینم
منه احمقو بگو کم کم داشتم عاشقت میشدم ، تو فقط میخواستی با احساسات من بازی کنی
تو که دوست دختر داشتی خیلی غلط کردی به من نزدیک شدی
تو که عاشق یکی دیگه بودی بیخود کردی به من گفتی دیوار قلبتو خراب میکنم
میخواستی دیوار قلبمو خراب کنی که راحت تر بتونی قلبمو بشکنی آره؟
باشه جونگکوک شی باشه ، من که دیگه چیزی برام نمونده هرکاری میخوای بکن
از اون اولشم میدونستم اعتماد کردن به تو اشتباهه
دیگه اسم منو نیار
جونگکوکی که فقط با گیجی داشت نگاهت میکرد بلاخره حرف زد و گفت
_ا/ت چی داری میگی؟
+چی میگم؟؟؟هه هیچی خودتو درگیر نکن شما برو بقیه وقتتو با عشقت بگذرون
_ا/ت سوستفاهم شده هیچ کدوم از حرفات حقیقت نداره اشتباه برداشت کردی!!
+من اشتباه برداشت کردم؟
پس اون عکسه تو اتاقت چی میگه؟ اون دختره که تو بغلت بود چی میگه هااا؟ اون عکسی که سانگ وو بهم نشون داد که داشتی یه دختر دیگه رو میبوسیدی چی؟ ایناهم اشتباهه؟باشه پس تو بیا درستشو برام توضیح بده
_عکس؟من؟ بوسیدن یه دختر دیگه ؟چی میگی ا/ت؟
من تاحالا به جز تو عاشق کسی دیگه ای نشدم
بزار برات توضیح بدم ، سانگ وو لابد عکسه فیک نشونت داده
سانگ وو اصن برا من کار نمیکنه
سال ها پیش منو سانگ وو باهم کار میکردیم تا اینکه اون بهم خیانت کرد و استاد و مدارک خصوصی رو برداشت و فرار کرد بعد من پیداش کردم و خوانوادشو جلوی چشمش کشتم و شرکتشو نابود کردم چند ماه بعد وقتی به ماموریت رفته بودم به کمک یکی از زیردستاش فرار کرد
حالا اون داره از من انتقام میگیره
اون عکسی هم که تو اتاقم هست و یه دختره بغلمه خواهرمه
اون کشته شده ، یعنی کشتنش ، اونو جلوی چشمام کشتن و من نتونستم کاری کنم
حالا هم میخوان تورو از من بگیرن ولی این دفعه نمیذارم
گایز ادامش جا نشد دوباره آپ میکنم
deep wound = زخم عمیق
صورتمو برگردوندم که با چهره ی جونگکوک مواجه شدم
دارم خواب میبینم مگه نه؟
ناخواسته هینی از روی شُک کشیدم که چشمای جونگکوک باز شد
_بیدار شدی پرنسس من؟ هیچ میدونی چقد دلم برات تنگ شده بود؟
سریع جونگکوک رو هُلِش دادم و از رو تخت بلند شدم
+هه پرنسس من؟ یک بار ، فقط یکباره دیگه جوری رفتار کنی که انگار دوستم داری دیگه هیچوقت منو نمیبینی ، تو این همه مدت این رفتارارو با من کردی منو زندانی کردی حالا میگی دلم برات تنگ شده؟؟؟دلت خیلی غلط کرده
بعدشم میخواستی یکم از اون عشقت بزنی بیای منو ببینی که دلت تنگ نشه
اصن میدونی چیه؟؟! من اصلنم دلم برات تنگ نشده
اتفاقا هرروزم آرزو میکردم نبینمت
ازت متنفرم جئون جانگ کوک متنفرم ، میفهمی؟
دیگه حتی نمیخوام ریختتو ببینم
منه احمقو بگو کم کم داشتم عاشقت میشدم ، تو فقط میخواستی با احساسات من بازی کنی
تو که دوست دختر داشتی خیلی غلط کردی به من نزدیک شدی
تو که عاشق یکی دیگه بودی بیخود کردی به من گفتی دیوار قلبتو خراب میکنم
میخواستی دیوار قلبمو خراب کنی که راحت تر بتونی قلبمو بشکنی آره؟
باشه جونگکوک شی باشه ، من که دیگه چیزی برام نمونده هرکاری میخوای بکن
از اون اولشم میدونستم اعتماد کردن به تو اشتباهه
دیگه اسم منو نیار
جونگکوکی که فقط با گیجی داشت نگاهت میکرد بلاخره حرف زد و گفت
_ا/ت چی داری میگی؟
+چی میگم؟؟؟هه هیچی خودتو درگیر نکن شما برو بقیه وقتتو با عشقت بگذرون
_ا/ت سوستفاهم شده هیچ کدوم از حرفات حقیقت نداره اشتباه برداشت کردی!!
+من اشتباه برداشت کردم؟
پس اون عکسه تو اتاقت چی میگه؟ اون دختره که تو بغلت بود چی میگه هااا؟ اون عکسی که سانگ وو بهم نشون داد که داشتی یه دختر دیگه رو میبوسیدی چی؟ ایناهم اشتباهه؟باشه پس تو بیا درستشو برام توضیح بده
_عکس؟من؟ بوسیدن یه دختر دیگه ؟چی میگی ا/ت؟
من تاحالا به جز تو عاشق کسی دیگه ای نشدم
بزار برات توضیح بدم ، سانگ وو لابد عکسه فیک نشونت داده
سانگ وو اصن برا من کار نمیکنه
سال ها پیش منو سانگ وو باهم کار میکردیم تا اینکه اون بهم خیانت کرد و استاد و مدارک خصوصی رو برداشت و فرار کرد بعد من پیداش کردم و خوانوادشو جلوی چشمش کشتم و شرکتشو نابود کردم چند ماه بعد وقتی به ماموریت رفته بودم به کمک یکی از زیردستاش فرار کرد
حالا اون داره از من انتقام میگیره
اون عکسی هم که تو اتاقم هست و یه دختره بغلمه خواهرمه
اون کشته شده ، یعنی کشتنش ، اونو جلوی چشمام کشتن و من نتونستم کاری کنم
حالا هم میخوان تورو از من بگیرن ولی این دفعه نمیذارم
گایز ادامش جا نشد دوباره آپ میکنم
۸۴.۲k
۲۶ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.