پارت دوم
پارت دوم
جین ویو
این اتفاق برای هممون وحشتناک بود ولی هیچ کدوممون جلوی تهیونگ گریه نکردیم چون میدونیم براش سخته، برای نامجون هم سخته که خواهرش، پاره تنش، کسی که همیشه باعث خندش میشد الان تو کما باشه
نامجون مسقیم از بیمارستان رفت تو اتاق و خوابید تهیونگ هم بعد شام قبل اینکه دوباره گریش بگیره فرستادیمش که بخوابه
همه نشسته بودیم رو مبلا که جونگ کوک شروع کرد به حرف زدن
کوکی:امروز که دکتر باهام حرف زد گفت شاید برنگرده
یونگی:زبونتو گاز بگیر ات سالمه
چیم:الان اگه تهیونگ بشنوه اسمون و زمین رو به هم میدوزه
هوپی:بسه دیگه بخوابید، ات هم سالمه
میونجی ویو
همه رفتن سمت اتاقشون بجز ینفر، جین هنوز نشسته
بود و به حرف دکتر فکر میکرد، به اینکه اگه ات برنگرده ترکیب 8 نفره گروهشون بهم میخوره
اونم با فکر فراوون رفت تو اتاقش و بزور خوابید
جین ویو
این اتفاق برای هممون وحشتناک بود ولی هیچ کدوممون جلوی تهیونگ گریه نکردیم چون میدونیم براش سخته، برای نامجون هم سخته که خواهرش، پاره تنش، کسی که همیشه باعث خندش میشد الان تو کما باشه
نامجون مسقیم از بیمارستان رفت تو اتاق و خوابید تهیونگ هم بعد شام قبل اینکه دوباره گریش بگیره فرستادیمش که بخوابه
همه نشسته بودیم رو مبلا که جونگ کوک شروع کرد به حرف زدن
کوکی:امروز که دکتر باهام حرف زد گفت شاید برنگرده
یونگی:زبونتو گاز بگیر ات سالمه
چیم:الان اگه تهیونگ بشنوه اسمون و زمین رو به هم میدوزه
هوپی:بسه دیگه بخوابید، ات هم سالمه
میونجی ویو
همه رفتن سمت اتاقشون بجز ینفر، جین هنوز نشسته
بود و به حرف دکتر فکر میکرد، به اینکه اگه ات برنگرده ترکیب 8 نفره گروهشون بهم میخوره
اونم با فکر فراوون رفت تو اتاقش و بزور خوابید
- ۲.۴k
- ۳۱ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط