بنفش من

بنفش من
Part 14
+شرط داره
÷اونوقت چه شرطی؟
+باید تهیونگ رو ببینم
÷نمیشه
+پس ممکنه از گشنگی بمیرم..
÷ات نرو رو مخم درو باز کن

روای تهیونگ
_سه روز از رفتن ات میگذره واقعا دلم براش تنگ شده دلم برای رنگ چشاش دیوونه بازیاش دلم میخاد بببنمش... داشتم با خودم حرف میزدم که گوشیم زنگ خورد
عه جیمینه...
_الوووو
÷تهیونگ زودتر میای عمارت
_اونوقت چرا... ات چیزیش شده؟
÷چیزیش نشده ولی به زودی میشه
_درست حرف بزن جیمین نمیفهمم
÷سه روزه غذا نخورده از اتاقم بیرون نمیاد میگه تهیونگ رو میخام ببینم
_باشه الان میام... سریع سوییچ ماشینو برداشتم استارت زدم و رفتم به سمت عمارت جیمین که چندمین بعد رسیدم
وارد عمارت شدم و با صورت کلافه ی جیمین مواجه شدم
÷برو خودت ببین
_رفتم طبقه بالا در زدم... ات
+....
_ات با توعما...
+قهرم
_چرااا...
+منو تنها میزاری بعد میگی چرا
_درو باز، کن ات...
+نمیخام اگه قول میدی منو ببری عمارت درو باز میکنم
_ات... قیافت رو میبینم ازت بیشتر متنفر میشم و نمیخام ببینمت فهمیدی؟(رفت)

#رمان #فیک #سناریو #واکنشات
#جونگکوک #تهیونگ #جیهوپ #نامجون #جین #جیمین #شوگا #بی_تی_اس #ارمی
دیدگاه ها (۲)

بنفش من Part15+با حرفی که زد قلبم هزار تیکه شد... من فقط فکز...

بنفش من Part16 ÷خب راستش وقتی تهیونگ بچه بود مامان باباش میر...

اسلاید دوم لباس لانا برای بیرون اسلاید سوم لباس لانا برای عر...

مروارید آبی Part ⁵ویو لانالباس و پوشیدم خیلی قشنگهواقعا سلی...

خون آشام من My vampire 🦇 part18ویو ات یهو درو زدن رفتم درو ب...

درخواستی ادامه تک پارتی تهیونگ که تو روز تولدش میبریش خونه ی...

جیمین فیک زندگی پارت ۳۹#

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط