ببرد از من قرار و طاقت و هوش
ببرد از من قرار و طاقت و هوش
بت سنگین دل سیمین بناگوش
.
نگاری چابکی شنگی کلهدار
ظریفی مه وشی ترکی قباپوش
.
ز تاب آتش سودای عشقش
به سان دیگ دایم میزنم جوش
.
چو پیراهن شوم آسوده خاطر
گرش همچون قبا گیرم در آغوش
.
اگر پوسیده گردد استخوانم
نگردد مهرت از جانم فراموش
.
دل و دینم دل و دینم ببردهست
بر و دوشش بر و دوشش بر و دوش
.
دوای تو دوای توست حافظ
لب نوشش لب نوشش لب نوش
.
#حافظ
#شعر_کهن
بت سنگین دل سیمین بناگوش
.
نگاری چابکی شنگی کلهدار
ظریفی مه وشی ترکی قباپوش
.
ز تاب آتش سودای عشقش
به سان دیگ دایم میزنم جوش
.
چو پیراهن شوم آسوده خاطر
گرش همچون قبا گیرم در آغوش
.
اگر پوسیده گردد استخوانم
نگردد مهرت از جانم فراموش
.
دل و دینم دل و دینم ببردهست
بر و دوشش بر و دوشش بر و دوش
.
دوای تو دوای توست حافظ
لب نوشش لب نوشش لب نوش
.
#حافظ
#شعر_کهن
- ۱.۵k
- ۲۵ فروردین ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط