♡flower of evil♡
♡flower of evil♡
part:4
کوک: کار تو از کار همه آسون تره
ا.ت: آخه چرا من باید برم اینکارو بکنم
کوک: چون تو بهترین گزینه ای
ا.ت: اگه چیز کرد چی
تهیونگ: چیز چیه
کوک: نترس بابا اون اینکاره نیس
جیمین:..... :/
تهیونگ: آها فهمیدم قضیه چیه*خنده شیطانی
جیمین: نترس ا.ت اون اینکاره نیس ولی اگه دختر خشکلی ببینه دیگه فاتحش خوندس*خنده شیطانی
کوک: اره نترس
ا.ت:*عصبانیت
تهیونگ: چرا عصبانی میشی ما راستشو بهت گفتیم
جیمین: سرفه سرفه(داره گلوشو صاف میکنه:/) حالا به عنوان همکار میشه شمارتو داشته باشم
تهیونگ: اره راس میگه
ا.ت: باشه*غر الکی
ا.ت:بیا----------------(مثلا داره شمارشو میگه:/)
تهیونگ و جیمین: ممنون*خنده شیطانی
کوک: ا.ت میشه بری تو اتاقت
ا.ت: چرا برم
تهیونگ: راس میگه چرا بره
کوک: پس تو هم باهاش برو
تهیونگ: باشه*خنده شیطانی
ا.ت:..... :/
رفتم تو اتاقم تهیونگ هم دنبالم اومد
تهیونگ: چه اتاق قشنگی داری
ا.ت: ممنون
تهیونگ: ا.ت تو رل داری؟
ا.ت: ن:/
تهیونگ: رلم میشی از وقتی که دیدمت عاشقت شدم
ا.ت: ر.. راستش تو هم پسر جذابی هستی... :/
تهیونگ: حالا رلم میشی:/
ا.ت: ا... اره
تهیونگ بغلم کرد
ا.ت: تهیونگ بزارم پایین بسه*خنده از خوشحالی(آخه کسی هس ک از غمگینی بخنده)
تهیونگ: دوست دارممممم*داد
ا.ت: منمممممممم*داد
*فلش بک به پیش جیمین و کوک*
جیمین: کوک مطمعنی که یونگی کاری با ا.ت نمیکنه؟
کوک: من چمیدونم هر کاری هم که باهاش بکنه به من چه
جیمین: خیلی بی احساسی از وقتی که اون دختره بهت خیانت کرد
کوک: حتی اسمشو هم نیار
*ویو کوک*
داشتیم حرف میزدیم که صدای تهیونگ و ا.ت اومد فک کنم یه چیزی شده بود با جیمین رفتیم ببینیم چی شده
با صحنه ای که باهاش مواجه شدم خشکم زد.......
یاح یاح خماری😈
این پارت شرط ندارع🤪
part:4
کوک: کار تو از کار همه آسون تره
ا.ت: آخه چرا من باید برم اینکارو بکنم
کوک: چون تو بهترین گزینه ای
ا.ت: اگه چیز کرد چی
تهیونگ: چیز چیه
کوک: نترس بابا اون اینکاره نیس
جیمین:..... :/
تهیونگ: آها فهمیدم قضیه چیه*خنده شیطانی
جیمین: نترس ا.ت اون اینکاره نیس ولی اگه دختر خشکلی ببینه دیگه فاتحش خوندس*خنده شیطانی
کوک: اره نترس
ا.ت:*عصبانیت
تهیونگ: چرا عصبانی میشی ما راستشو بهت گفتیم
جیمین: سرفه سرفه(داره گلوشو صاف میکنه:/) حالا به عنوان همکار میشه شمارتو داشته باشم
تهیونگ: اره راس میگه
ا.ت: باشه*غر الکی
ا.ت:بیا----------------(مثلا داره شمارشو میگه:/)
تهیونگ و جیمین: ممنون*خنده شیطانی
کوک: ا.ت میشه بری تو اتاقت
ا.ت: چرا برم
تهیونگ: راس میگه چرا بره
کوک: پس تو هم باهاش برو
تهیونگ: باشه*خنده شیطانی
ا.ت:..... :/
رفتم تو اتاقم تهیونگ هم دنبالم اومد
تهیونگ: چه اتاق قشنگی داری
ا.ت: ممنون
تهیونگ: ا.ت تو رل داری؟
ا.ت: ن:/
تهیونگ: رلم میشی از وقتی که دیدمت عاشقت شدم
ا.ت: ر.. راستش تو هم پسر جذابی هستی... :/
تهیونگ: حالا رلم میشی:/
ا.ت: ا... اره
تهیونگ بغلم کرد
ا.ت: تهیونگ بزارم پایین بسه*خنده از خوشحالی(آخه کسی هس ک از غمگینی بخنده)
تهیونگ: دوست دارممممم*داد
ا.ت: منمممممممم*داد
*فلش بک به پیش جیمین و کوک*
جیمین: کوک مطمعنی که یونگی کاری با ا.ت نمیکنه؟
کوک: من چمیدونم هر کاری هم که باهاش بکنه به من چه
جیمین: خیلی بی احساسی از وقتی که اون دختره بهت خیانت کرد
کوک: حتی اسمشو هم نیار
*ویو کوک*
داشتیم حرف میزدیم که صدای تهیونگ و ا.ت اومد فک کنم یه چیزی شده بود با جیمین رفتیم ببینیم چی شده
با صحنه ای که باهاش مواجه شدم خشکم زد.......
یاح یاح خماری😈
این پارت شرط ندارع🤪
۵۱.۳k
۰۷ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.