ن: سلام عشقم
ن: سلام عشقم
ته: سلام عزیزم
ن: حال ات چطوره
ته:اونم خوبه
ن:خداروشکر واسش سوپ درست کردم بکم هم .... اون دوست داره دیگه اره
ته:اره ممنون ولی من چی
ن: خب ما میریم خونه غذا میخوریم
ته:باشه
نایون و ته رفتن بالا ات رو دیدن
(چون چند باری نایون اومده بود دیدنش میشناختش)
ات: سلام مامان
ن: سلام عزیزم واست غذا آوردم
ات:میشه بریم با هم بخوریم
دکتر:ات (بدو بدو اومد سمتش )
دکتر:او سلام خانم
ات: (دیگه من مینویسم دکتر شما اسم بزارید براش) دکتر دوست پسرمه .... دکتر اینم مامانمه نایون
دکتر:خوشبختم....بریم
ته: کجا
دکتر: بیرون هوا خوری
ن:ته بیخیال بزار خوش بگذرونن
ته:باشه....برید خدافز
ن:بیا ما هم بریم خونه کار داریم ناسلامتی
ته:اره بریم
ات:خدافز
خلاصه ته و نایون ازدواج کردن
3سال دیگه هم ات و دکتر
تمام
ته: سلام عزیزم
ن: حال ات چطوره
ته:اونم خوبه
ن:خداروشکر واسش سوپ درست کردم بکم هم .... اون دوست داره دیگه اره
ته:اره ممنون ولی من چی
ن: خب ما میریم خونه غذا میخوریم
ته:باشه
نایون و ته رفتن بالا ات رو دیدن
(چون چند باری نایون اومده بود دیدنش میشناختش)
ات: سلام مامان
ن: سلام عزیزم واست غذا آوردم
ات:میشه بریم با هم بخوریم
دکتر:ات (بدو بدو اومد سمتش )
دکتر:او سلام خانم
ات: (دیگه من مینویسم دکتر شما اسم بزارید براش) دکتر دوست پسرمه .... دکتر اینم مامانمه نایون
دکتر:خوشبختم....بریم
ته: کجا
دکتر: بیرون هوا خوری
ن:ته بیخیال بزار خوش بگذرونن
ته:باشه....برید خدافز
ن:بیا ما هم بریم خونه کار داریم ناسلامتی
ته:اره بریم
ات:خدافز
خلاصه ته و نایون ازدواج کردن
3سال دیگه هم ات و دکتر
تمام
۹.۸k
۰۸ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.