اسم: دیدار 🍷
اسم: دیدار 🍷
p¹⁸
که یهو لباشو رو لبام گذاشت.
توی شوک بودم و داشتم به سینش میزدم که ولم کنه ولی هرچی به سینش میزدم ولم نمیکرد
که یهو لب پایینمو گاز گرف و فهمیدم که منظورش اینه که تقلا نکنم ولی من بازم به سینش میزدم
که یهو ولپ کرد و داشتیم نفس نفس میزدیم که یهو گفت
تهیونگ: خیلی خب رفت
چرا ههی نقلا میکردی؟ من بهت گفتم نقشتو خوب بازی کنی. چرا گوش نمیدی؟
ا/ت: تو به چه حقی منو بوسیدی
تهیونگ: اونموقع هم بهت گفتم کع گاهی اوقات لازمه پیش از حد معمول به همدیگه نزدیک باشیم
ا/ت: بهونه نیار. از همون اول معلوم بود که خرفات بهونن. چرا خواسته ی واقعیت رو نمیگی؟ واقعا فقط میخوای نقش دوست دختر فیکت رو بازی کنم؟
تهیونگ: باید به تو جواب بدم؟
ا/ت: هه(پوزخند) لازم نیست جواب بدی چون جواب خیلی واضحه
راوی:
ا/ت داره از پله ها میره بالا تا بره تو اتاقی که بهش دادن
ویو تهیونگ:
همیشه خیلی خجالتی بود اما چند دیقه پیش ک داشتم باهاش بحث میکردم، عصبانی شده بود
ویو ا/ت:
فک کنم اولین بوسه ام بود.
حس خاصی نداشتم.
p¹⁸
که یهو لباشو رو لبام گذاشت.
توی شوک بودم و داشتم به سینش میزدم که ولم کنه ولی هرچی به سینش میزدم ولم نمیکرد
که یهو لب پایینمو گاز گرف و فهمیدم که منظورش اینه که تقلا نکنم ولی من بازم به سینش میزدم
که یهو ولپ کرد و داشتیم نفس نفس میزدیم که یهو گفت
تهیونگ: خیلی خب رفت
چرا ههی نقلا میکردی؟ من بهت گفتم نقشتو خوب بازی کنی. چرا گوش نمیدی؟
ا/ت: تو به چه حقی منو بوسیدی
تهیونگ: اونموقع هم بهت گفتم کع گاهی اوقات لازمه پیش از حد معمول به همدیگه نزدیک باشیم
ا/ت: بهونه نیار. از همون اول معلوم بود که خرفات بهونن. چرا خواسته ی واقعیت رو نمیگی؟ واقعا فقط میخوای نقش دوست دختر فیکت رو بازی کنم؟
تهیونگ: باید به تو جواب بدم؟
ا/ت: هه(پوزخند) لازم نیست جواب بدی چون جواب خیلی واضحه
راوی:
ا/ت داره از پله ها میره بالا تا بره تو اتاقی که بهش دادن
ویو تهیونگ:
همیشه خیلی خجالتی بود اما چند دیقه پیش ک داشتم باهاش بحث میکردم، عصبانی شده بود
ویو ا/ت:
فک کنم اولین بوسه ام بود.
حس خاصی نداشتم.
۱۳.۰k
۰۹ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.