P22
ویو کوک
-گوشیم سایلنت بود جلسه داشتم
+میدونی چقدر نگرانت شدم
-نگرانم شدی؟(نیشخند)
+ایشش
-از امروز میریم عمارت من
+چ چی؟عمارت؟
-اره عمارت جئون زادگان
+مگه چند نفرید؟
-نگران نباش زیاد نیستیم
+همین الان میخام برم خونه
-حتی فکرشم نکن
+جونگکوک من نمیتونم باهات بیام لطفاً ولم کن
-ولت کنم؟شوخی میکنی؟آدم مگه زندگیشو ول میکنه؟
+جونگکوک تو هیچ حسی بهم نداری
-کی گفته؟
+معلومه که عشقت فقط از رو هوسه
-هه خانم روانپزشک فکر میکردم آدم شناس تر ازین حرفا باشید
+اوفف گفتم یه کلمه من باهات نمیامممم
یهو دستشو مشت کرد زد به صندلیه کنارم
که پاره شد
-منم نگفتم میای یا نه
همون جور که بهم نگاه میکرد گفت:
-رسیدیم
پیاده شدم که دیدم یه عمارت بزرگ جلومه
+واووو
بچه ها امتحان عربی دارم بقیه اش رو فردا براتون مینویسم
خیلی خیلی ببخشید منو
-گوشیم سایلنت بود جلسه داشتم
+میدونی چقدر نگرانت شدم
-نگرانم شدی؟(نیشخند)
+ایشش
-از امروز میریم عمارت من
+چ چی؟عمارت؟
-اره عمارت جئون زادگان
+مگه چند نفرید؟
-نگران نباش زیاد نیستیم
+همین الان میخام برم خونه
-حتی فکرشم نکن
+جونگکوک من نمیتونم باهات بیام لطفاً ولم کن
-ولت کنم؟شوخی میکنی؟آدم مگه زندگیشو ول میکنه؟
+جونگکوک تو هیچ حسی بهم نداری
-کی گفته؟
+معلومه که عشقت فقط از رو هوسه
-هه خانم روانپزشک فکر میکردم آدم شناس تر ازین حرفا باشید
+اوفف گفتم یه کلمه من باهات نمیامممم
یهو دستشو مشت کرد زد به صندلیه کنارم
که پاره شد
-منم نگفتم میای یا نه
همون جور که بهم نگاه میکرد گفت:
-رسیدیم
پیاده شدم که دیدم یه عمارت بزرگ جلومه
+واووو
بچه ها امتحان عربی دارم بقیه اش رو فردا براتون مینویسم
خیلی خیلی ببخشید منو
- ۲۷.۰k
- ۲۴ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط