سیاه و سفید📎🤍
سیاه و سفید📎🤍
پارت②
(ا/ت ماشین بوگاتی داره وخیلی پولداره بورام هم پولداره چون بلاگر ن و k100فالور دارن) سوارم ماشین شدم و رفتم دنبال بورام رسیدم خونشون و بهش زنگ زدم بیاد پایین و گفت الان میام و سریع امد و گاز دادم رفتیم بار رسیدیم ماشینم و یجا پارک کردم و رفتیم داخل بو دود و مشروب زیاد بود داشتم خفه میشودم رفتیم یه جا نشستیم گارسون امد من یه دونه %1سفارش دادم بورام هم%1سفارش دادگارسون امد و ویکی هامو رو بهمون داد و گوشیم رو در اوردم از ویسکی ها عکس گرفتم وپست ش کردم و زیرشم نوشتم بار گردی🌼🤤
وبعدشم ویسکیم رو خوردم و بع بورام گفتم کع میرمWcکه از لباسام و خودم عکس بگیرم و ارایشم رو تمدیدکنم بورام هم گفت سریع بیا و رفتم Wc از خودم عکس گرفتم پست کردم و زیرشم نوشتم لباسام چطورن و پستش کردم کع صدای سروصدا امد رفتم از Wcبیرون که دیدم بورام با یع پسره ایی دعوا میکنه سریع رفتم پیش بورام بهش گفتم چرا دعوا میکنی گفتش کع من داشتم میرفتم برا خودم ویسکی بگیرم کع این اقا به من خورد و همه ویسکی ها روش خالی شد
جونکوک: من حواسم بود تو حواست نبود
ا/ت: اقا من از طرف ایشون معذرت میخوام
و سریع دست بورام رو برداشتم میخواستم برم کهاون پسره باصدای بلند داد زد
جونکوک: اهای هرزه ها
با این حرفش عصبانی شدم و ویع مشت بهش زدم و گفتم ما هرزه نیستیم
جونکوک:
پارت②
(ا/ت ماشین بوگاتی داره وخیلی پولداره بورام هم پولداره چون بلاگر ن و k100فالور دارن) سوارم ماشین شدم و رفتم دنبال بورام رسیدم خونشون و بهش زنگ زدم بیاد پایین و گفت الان میام و سریع امد و گاز دادم رفتیم بار رسیدیم ماشینم و یجا پارک کردم و رفتیم داخل بو دود و مشروب زیاد بود داشتم خفه میشودم رفتیم یه جا نشستیم گارسون امد من یه دونه %1سفارش دادم بورام هم%1سفارش دادگارسون امد و ویکی هامو رو بهمون داد و گوشیم رو در اوردم از ویسکی ها عکس گرفتم وپست ش کردم و زیرشم نوشتم بار گردی🌼🤤
وبعدشم ویسکیم رو خوردم و بع بورام گفتم کع میرمWcکه از لباسام و خودم عکس بگیرم و ارایشم رو تمدیدکنم بورام هم گفت سریع بیا و رفتم Wc از خودم عکس گرفتم پست کردم و زیرشم نوشتم لباسام چطورن و پستش کردم کع صدای سروصدا امد رفتم از Wcبیرون که دیدم بورام با یع پسره ایی دعوا میکنه سریع رفتم پیش بورام بهش گفتم چرا دعوا میکنی گفتش کع من داشتم میرفتم برا خودم ویسکی بگیرم کع این اقا به من خورد و همه ویسکی ها روش خالی شد
جونکوک: من حواسم بود تو حواست نبود
ا/ت: اقا من از طرف ایشون معذرت میخوام
و سریع دست بورام رو برداشتم میخواستم برم کهاون پسره باصدای بلند داد زد
جونکوک: اهای هرزه ها
با این حرفش عصبانی شدم و ویع مشت بهش زدم و گفتم ما هرزه نیستیم
جونکوک:
۴.۱k
۱۳ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.