عشق

عشق
همانقدر که بزرگم می‌‌کند
و شاد
و امید وار
همانقدر هم تحقیرم می‌‌کند
و مایوس
و غمگین
یک روز خوشبخت‌ترین آدمِ روی زمین
یک روز
بی‌ ثبات
بی‌ اراده
بلاتکلیف می‌‌شوم
یک روز عاشقِ شاعر
یک روز شاعرِ عاشق
یک روز
بیزار از هر چه حرفِ قشنگ
بی‌ کلام‌ترین می‌‌شوم
تو با منی
خاطراتت با من
تمام این دنیا با من است عجیب در کنارِ تو
تنها
و تنهاتر
و تنهاترین میشوم
و گرچه عشق زیباترین دلیلِ بودن است
هر روز ، بیش از روزِ پیش
از این زندگی‌ سیر می‌‌شوم
دیدگاه ها (۳)

نازنینم...! عادت نیست...از این فاصله برای تو نوشتن ،اجبار اس...

‎در آغوشِ پر مهرت‎کسِ دیگری ‌ست‎می‌ فهمم ...‎و عطرِ دیگری‎بر...

یک اتاقیک تختیک بغلیک نفرسهمِ ما از زندگی‌ تجردی ‌ست که ریش...

دلم برایت تنگ شده ،و هیچکس حضورِ موذیانه ی بغضی پنهان را در ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط