جونگکوک فهمید

𝚃𝚗𝚊𝚗𝚕𝚖𝚘𝚚𝚞𝚒𝚕𝚒𝚌𝚊𝚝𝚒𝚘𝚗➖⃟🌟
𝙰𝚞𝚝𝚑𝚘𝚛 : 𝙹𝚒𝚢𝚘𝚘𝚗☻
𝙹𝙺 𝚊𝚗𝚍 𝙷𝙰𝚈𝙾𝙾𝙽
𝚙𝚊𝚛𝚝³⁴

جونگکوک : فهمید ؟

هایون غرولند کنان گفت : اگه اون مادر منه میفهمه 😩

_________________________________________________________

جونگکوک و هایون خواستن برن سمت میز که جونگکوک با دیدن اسم تهیونگ ناله کنان زیر لب گفت :تهیونگ خروس بی محل ...اخه آدم موقع خوردن غذا به کسی زنگ میزنه ؟

جونگکوک :بله ؟

تهیونگ : چیه باز سگ شدی ؟

جونگکوک :میخواستم برم شام بخورم خیر سرم ‌...

تهیونگ : برو دنبال هایون بیاین استادیو...

جونگکوک :باید به یونگی هیونگ بگم تورو دیگه راه نده ...

تهیونگ : منتظرم ...

..........................................................................................

تهیونگ :بچه ها این ادامه همون شبه ...

جونگکوک همونجور که داشت از سانویچش گازی میزد گفت : خو زرتو بزن ...

تهیونگ :بزور از جیب من غذا خرج غذاشون کردن پر رو عم هستن •-• ، خب شروع میکنم

[فلش بک به چهارسال پیش]


جونگکوک :با پدرم مطرح می‌کنم ...

هایون بوسه ای محکم به لب جونگکوک میزنه ...
جونگکوک از خجالت یکم از هایون دور میشه و چیزی نمیگه ...

هایون :هه تو دیگه خیلی پاستوریزه ای حاجی ...

جونگکوک :جانمم؟! من پاستوریزم؟ تو تا خود شب همینجا میمونی تا بهت بگم اینجا کی پاستوریزه حساب‌میشه ...
دیدگاه ها (۳)

𝚃𝚗𝚊𝚗𝚕𝚖𝚘𝚚𝚞𝚒𝚕𝚒𝚌𝚊𝚝𝚒𝚘𝚗➖⃟🌟𝙰𝚞𝚝𝚑𝚘𝚛 : 𝙹𝚒𝚢𝚘𝚘𝚗☻𝙹𝙺 𝚊𝚗𝚍 𝙷𝙰𝚈𝙾𝙾𝙽𝚙𝚊𝚛𝚝³⁶ادام...

𝚃𝚗𝚊𝚗𝚕𝚖𝚘𝚚𝚞𝚒𝚕𝚒𝚌𝚊𝚝𝚒𝚘𝚗➖⃟🌟𝙰𝚞𝚝𝚑𝚘𝚛 : 𝙹𝚒𝚢𝚘𝚘𝚗☻𝙹𝙺 𝚊𝚗𝚍 𝙷𝙰𝚈𝙾𝙾𝙽𝚙𝚊𝚛𝚝⁴³ادام...

𝓘 𝓦𝓲𝓼𝓱 𝓝𝓮𝓿𝓮𝓻 𝓕𝓮𝓪𝓻𝓷𝓮𝓭 𝓣𝓸 𝓕𝓵𝔂🕊💚🪁𝓐𝓾𝓽𝓱𝓸𝓻 :𝓙𝓲𝔂𝓸𝓸𝓷❤️𝓙𝓴 𝓪𝓷𝓭 𝓝𝓪𝓫𝓲🐰🦋𝓟...

𝓘 𝓦𝓲𝓼𝓱 𝓝𝓮𝓿𝓮𝓻 𝓕𝓮𝓪𝓻𝓷𝓮𝓭 𝓣𝓸 𝓕𝓵𝔂🕊💚🪁𝓐𝓾𝓽𝓱𝓸𝓻 :𝓙𝓲𝔂𝓸𝓸𝓷❤️𝓙𝓴 𝓪𝓷𝓭 𝓝𝓪𝓫𝓲🐰🦋𝓟...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط