عشق جاودانه pt16
عشق جاودانه pt16
«««ویو کوک»»»
رفتیم داخل بار یکم نشستیم دوتا نوشیدنی سفارش دادیم همینطوری که داشتیم میخوردیم یه دور و بر یه نگاه انداختم دونفر به نظر اشنا میومدن ات و ارورا بودن
_هی جیهان اونا ات و ارورا نیستن
& اره،بریم پیششون
_نه ولشون کن بذار راحت باشن
& یه هفته ای هست نیومدید مدرسه چه خبره
-ام خب داستانش طولانی
&من وقت دارم بگو
-حالا ولش کن الان اصلا حال ندارم تعریف کنم
&این چند وقت ات پیش تو بود
_اره
&خب چرا برگشته خونه
_به خاطر اینکه مامانمو و دختر عمومم اومدن خونم
&خب چه ربطی به ات داره
_دختر عموم از من خوشش میاد وقتی اومدن خونه بغلم کرد اتم سریع وسایلشو جمع کرد و اومد
& یعنی شما دوتا رلید
-خب،اره
&مبارکه
-مرسی
_چند مین گذشت،یه نگاهی به ات انداختم داشت با ارورا حرف میزد
-جیهان
&بله
-بازم نوشیدنی میخوای
&اره
-باشه پس میرم میگیرم
.
.
..
_بیا
&مرسی
&کوک اون دوتا مردا کین کنار دخترا
-نمیدونم بیا بریم پیششون
&ببخشید اقایون
؛اوا جیهان خوش اومدی(مست)
_چه خبره اینجا
؛ات جـٔون جونکوک هم اینجاست
اون همجا هست هرجا میرم اونم هست
πشما کی هستین
&دوست پسراشون الانم اگه برید به نعفتونه
میگه دوست پسر خخخخخ(مست)
؛(خنده)
_جیهان اینا مستن بیا ببریمشون
&اوکی،ارورا بلند شو
؛کجا
&خونه
؛نه من میخوام پیش ات باشم(همچنان مست)
_ات بلند شو
+ خودم میام ولم کن
(نزدیک بود ات بخوره زمین)
-یواش
+ خودم میتونم
-معلومه
√جونکوک و جیهان خدافظی کردن و رفتن،کوک رسید خون ی ات
-رمز خونت چنده
+ نمیدونم
-انگشتتو بده
√در باز شد و رفتن داخل کوک ات رو گذاشت رو تخت خودشم کنارش خوابید
پرش زمانی صبح
«««ویو ات»»»
بیدار شدم کوک پیشم بود داشت نگام میکرد دستشم دور کمرم بود
+ تو اینجا چیکار میکنی
-دیشب مست بودی پیشت موندم
+ مرسی
-سرت درد نمیکنه
+ نه،نمیخوای بری
-چرا باید برم
+ ...مادرت و اون دختر
با گذاشته شدن دستش رو لبم حرفم قطع شد
-اسمشو نیار
+ نمیتونی ازش فرار کنی
-تو اگه می دونستی چه خبره همچین حرفی نمیزدی
+ خب بگو
-اون دختر عمومه از من خوشش میاد مامانمم میگه باید باهاش ازدواج کنی به خاطر یونا من اومدم سـٔول
+ چرا ازدواج نمیکنی
-ازش خوشم نمیاد یه دختر هرزست هرشب با یکیه
+ چطوری میتونی ازش خلاص بشی
_اگه از خونه نمیرفتی میتونستم حلش کنم
+ به من چه ربطی داره
_باهات ازدواج میکردم
+ چی؟
-همینکه شنیدی
√و بعدش ات رو بوسید
_امروز میایی خونه ی من کارت دارم،هیچ حرفی هم پذیرفته نمیشه
شرط:10لایک❤️
«««ویو کوک»»»
رفتیم داخل بار یکم نشستیم دوتا نوشیدنی سفارش دادیم همینطوری که داشتیم میخوردیم یه دور و بر یه نگاه انداختم دونفر به نظر اشنا میومدن ات و ارورا بودن
_هی جیهان اونا ات و ارورا نیستن
& اره،بریم پیششون
_نه ولشون کن بذار راحت باشن
& یه هفته ای هست نیومدید مدرسه چه خبره
-ام خب داستانش طولانی
&من وقت دارم بگو
-حالا ولش کن الان اصلا حال ندارم تعریف کنم
&این چند وقت ات پیش تو بود
_اره
&خب چرا برگشته خونه
_به خاطر اینکه مامانمو و دختر عمومم اومدن خونم
&خب چه ربطی به ات داره
_دختر عموم از من خوشش میاد وقتی اومدن خونه بغلم کرد اتم سریع وسایلشو جمع کرد و اومد
& یعنی شما دوتا رلید
-خب،اره
&مبارکه
-مرسی
_چند مین گذشت،یه نگاهی به ات انداختم داشت با ارورا حرف میزد
-جیهان
&بله
-بازم نوشیدنی میخوای
&اره
-باشه پس میرم میگیرم
.
.
..
_بیا
&مرسی
&کوک اون دوتا مردا کین کنار دخترا
-نمیدونم بیا بریم پیششون
&ببخشید اقایون
؛اوا جیهان خوش اومدی(مست)
_چه خبره اینجا
؛ات جـٔون جونکوک هم اینجاست
اون همجا هست هرجا میرم اونم هست
πشما کی هستین
&دوست پسراشون الانم اگه برید به نعفتونه
میگه دوست پسر خخخخخ(مست)
؛(خنده)
_جیهان اینا مستن بیا ببریمشون
&اوکی،ارورا بلند شو
؛کجا
&خونه
؛نه من میخوام پیش ات باشم(همچنان مست)
_ات بلند شو
+ خودم میام ولم کن
(نزدیک بود ات بخوره زمین)
-یواش
+ خودم میتونم
-معلومه
√جونکوک و جیهان خدافظی کردن و رفتن،کوک رسید خون ی ات
-رمز خونت چنده
+ نمیدونم
-انگشتتو بده
√در باز شد و رفتن داخل کوک ات رو گذاشت رو تخت خودشم کنارش خوابید
پرش زمانی صبح
«««ویو ات»»»
بیدار شدم کوک پیشم بود داشت نگام میکرد دستشم دور کمرم بود
+ تو اینجا چیکار میکنی
-دیشب مست بودی پیشت موندم
+ مرسی
-سرت درد نمیکنه
+ نه،نمیخوای بری
-چرا باید برم
+ ...مادرت و اون دختر
با گذاشته شدن دستش رو لبم حرفم قطع شد
-اسمشو نیار
+ نمیتونی ازش فرار کنی
-تو اگه می دونستی چه خبره همچین حرفی نمیزدی
+ خب بگو
-اون دختر عمومه از من خوشش میاد مامانمم میگه باید باهاش ازدواج کنی به خاطر یونا من اومدم سـٔول
+ چرا ازدواج نمیکنی
-ازش خوشم نمیاد یه دختر هرزست هرشب با یکیه
+ چطوری میتونی ازش خلاص بشی
_اگه از خونه نمیرفتی میتونستم حلش کنم
+ به من چه ربطی داره
_باهات ازدواج میکردم
+ چی؟
-همینکه شنیدی
√و بعدش ات رو بوسید
_امروز میایی خونه ی من کارت دارم،هیچ حرفی هم پذیرفته نمیشه
شرط:10لایک❤️
۱۰.۳k
۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.