ویو کوک

ویو کوک
ولی من بدم میاددد
ات: سوبیین شمارتو بده بات در تماس باشم
سوبین: بیا تو ام بده
شماره هامونو تو گوشی هم وارد کردیم
سوبین: ببخشید من دیرم شد از دینت خوششحال شدم ات و همینطور شما جونگ کوک
ات: بای بای
ات با ذوق خداحافظی کردو رو ب من برگشت که من با اخم نگاش کردم
ات: عه چیشده
کوکد چشسمم روشن جلو چشمم از پسرا شماره میگیری
ات؛: وا اون همکلاسیم بوده
کوک: ..
چییزی نگفتموو رفتم سمت ماشیین
ویو ات
کوک حسودی کرده بود باید از دلش در بیارمم
دنبالش سولر ماشیین شدم ولی هیچ حرفی نمیزد
ات: کوکی
کوک: ..
ات: با تو ام
کوک: هاا
ات: با جهری؟
کوک: ارع
ات: بخواطر سوبین
کوک: اره
ات: کوکی بخدا فقط دوستیم