پارت16
پارت16
چند روز بعد
جیمین: نودل میخوری
ا.ت: عزیزم بزار خودم درست میکنم
جیمین: مگه بلدی
ا.ت: آره یاد گرفتم
جیمین: خب میبینیم
ا.ت: اماده شد
جیمین: وایسا یه عکس بگیرم
ا.ت: عکس برا چی
جیمین: اولین نودلی که عشقم درست کرده عکسشو داشته باشم دیگه
ا.ت: 😊
جیمین: ☺️
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یک ماه بعد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ا.ت: عشقم یکی داره بهت زنگ میزنه
جیمین: الو
✓: الو خواستم بگم دختر خواهرم برگشته بیا اینجا
جیمین: باشه
جیمین: خب عزیزم من برم سریع برمیگردم
ا.ت: کجا
جیمین: بیرون سریع برمیگردم
ا.ت: باشه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ا.ت
نمیدونم جیمین کجا رفت ولی روز به روز دارم بیشتر بهش علاقمند تر میشم رفتم تو اتاقم نشسته بودم خواستم یه ماسک بزارم روصورتم که یه کلیدو دیدم تو کشو گفتم حتما کلید در قفلست رفتم و کلید زدم و در باز شد رفتم داخله اتاقه لامپ و زدم یه اتاق کوچیک بود و یه میز
رو میزه عکس یه دختر بود و یه دفتر
دفترو باز کردم و خوندم
#جیمین
#فیک
#سناریو
چند روز بعد
جیمین: نودل میخوری
ا.ت: عزیزم بزار خودم درست میکنم
جیمین: مگه بلدی
ا.ت: آره یاد گرفتم
جیمین: خب میبینیم
ا.ت: اماده شد
جیمین: وایسا یه عکس بگیرم
ا.ت: عکس برا چی
جیمین: اولین نودلی که عشقم درست کرده عکسشو داشته باشم دیگه
ا.ت: 😊
جیمین: ☺️
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یک ماه بعد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ا.ت: عشقم یکی داره بهت زنگ میزنه
جیمین: الو
✓: الو خواستم بگم دختر خواهرم برگشته بیا اینجا
جیمین: باشه
جیمین: خب عزیزم من برم سریع برمیگردم
ا.ت: کجا
جیمین: بیرون سریع برمیگردم
ا.ت: باشه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ا.ت
نمیدونم جیمین کجا رفت ولی روز به روز دارم بیشتر بهش علاقمند تر میشم رفتم تو اتاقم نشسته بودم خواستم یه ماسک بزارم روصورتم که یه کلیدو دیدم تو کشو گفتم حتما کلید در قفلست رفتم و کلید زدم و در باز شد رفتم داخله اتاقه لامپ و زدم یه اتاق کوچیک بود و یه میز
رو میزه عکس یه دختر بود و یه دفتر
دفترو باز کردم و خوندم
#جیمین
#فیک
#سناریو
۲۵.۹k
۲۰ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.